یادداشت

رفراندوم، توهم یا دموکراسی؟

بهزاد احمدی نیا

رفراندوم، توهم یا دموکراسی؟

بهزاد احمدی‌نیا

واژه رفراندوم یا همه‌پرسی چند دهه‌‌ست که در ادبیات سیاسی و اجتماعی ایران جای خود را باز کرده و هر از گاهی گروه یا فرد سیاسی‌ای به شکلی به آن ارجاع می‌دهد. محور تمام این ارجاع‌ها، اثبات حقانیت و مشروعیت است کما اینکه مقامات و طرفداران جمهوری اسلامی به همه‌پرسی ۱۲ فروردین سال ۱۳۵۸ استناد می‌کنند و رقبا یا مخالفان آنها نیز برای سرنگونی یا تغییرات اساسی در این نظام، با استناد به اصل پیش‌بینی‌شده در قانون اساسی جمهوری‌اسلامی، خواستار برگزاری آن برای تعیین تکلیف خواسته‌های خود یا پیروانشان هستند.

پرسشی که در این بین به آن پرداخته نشده این است که اصولا وجود و برگزاری رفراندوم چه نسبتی با دموکراسی دارد؟ و مهم‌تر از آن اینکه برگزاری رفراندوم چه شرایطی را می‌طلبد؟ به‌عنوان مثال درباره چه موضوع‌هایی، تحت چه شرایطی، با چه مکانیزمی و توسط چه کسی باید انجام شود.

در این نوشتار تلاش می‌کنم بدون طولانی و پیچیده شدن، پاسخ این پرسش‌ها را ارائه دهم.

تعریف

رفراندوم نوعی از دموکراسی‌ست که به نام «دموکراسی مستقیم» شناخته می‌شود. در این روش، تمام مردم یک کشور بدون هیچ واسطه‌ای نظر خود را درباره‌ی موضوعی مشخص و شفاف در غالب آری یا نه بیان می‌کنند.

در یک نمونه‌ی دموکراسی پیشرفته، در کشور سوئد، گزینه‌ی سومی وجود دارد و آن «رای سفید» است. در این کشور آرای سفید نیز شمرده می‌شوند و در صورتی که درصد آنها از حد مشخصی بالاتر باشد، اعتراض جامعه به موضوع رفراندوم به رسمیت شناخته و موضوع بازبینی و رفراندوم تجدید می‌شود. سوئد یک پادشاهی مشروطه است که نخستین رفراندوم خود را در سال ۱۹۲۲ و آخرینش را در سال ۲۰۰۳ برگزار کرده است. جالب است بدانیم از ۶ رفراندوم، نتیجه‌ی سه تا «نه»، یکی «آری» و دو تا چندگانه بوده است. در هیچ کدام از این رفراندوم‌ها درصد مشارکت بالاتر از ۸۳ درصد کل جمعیت نبوده و هیچ نتیجه‌ای نیز حمایت بالاتر از ۸۳درصد شرکت‌کنندگان را نداشته است.

موارد استفاده برای تغییر رژیم

برگزاری همه‌پرسی برای تغییر رژیم در طول تاریخ فقط در موارد زیر اتفاق افتاده است:

  • پس از پایان جنگ و شکست یک طرف (مانند آنچه در اتریش و آلمان غربی پس از جنگ جهانی دوم رخ داد)
  • پایان جنگ داخلی (مانند آنچه در کشورهای بالکان و فرانسه‌ی پس از انقلاب رخ داد)
  • فروپاشی جغرافیایی یا ساختاری (مانند آنچه در روسیه و ایران رخ داد)

در کتاب «تغییر رژیم، قبلا رخ داده» نمونه‌هایی از تغییر رژیم‌ها از تیمور شرقی و روسیه گرفته تا انقلاب ایران و حمله نظامی آمریکا به عراق و نقش رفراندوم در آنها شرح داده شده که در مجموع به این نتیجه‌گیری رسیده است که نخست رفراندوم آخرین مرحله از تغییر رژیم خواهد بود و دوم اینکه باید شرایط لازم برای اجرای دموکراتیک را داشته باشد تا نتیجه آن دموکراسی و ثبات شود.

 

تجربه‌های جهانی و تاریخی

قانون اساسی و قوانین زیرمجموعه‌ی ان در هر کشوری نمایانگر میزان اهمیت نظر مردم در حکمرانی یا به بیان دیگر معیار دموکراسی در هر کشوری هستند اما اینکه رفراندوم یا دموکراسی مستقیم در این قانون وجود داشته باشد یا نه و اینکه برگزار شود یا نه نیز هیچ ارتباطی به دموکراتیک بودن یا نبود آن نظام سیاسی ندارد.

این موضوع را از انتها شرح می‌دهم، چهار کشور به‌عنوان نمونه در جهان هستند که رفراندوم از نظر قانونی در آنها پیش‌بینی نشده و هرگز نیز برگزار نشده است: ایالات متحده آمریکا، بلژیک، کانادا و عربستان سعودی. همانگونه که مشخص است این چهار حکومت هیچ تطبیقی با یکدیگر ندارند و بهره‌ی هر کدام از دموکراسی نیز مشخص است اما در نداشتن رفراندوم در تاریخ و قانون خود مشترک هستند.

در نروژ امکان برگزاری رفراندوم وجود دارد اما نتیجه‌ی آن تنها جنبه‌ی مشورتی دارد و هیچ اثر قانونی به‌معنای تصویب یا رد موضوعی ندارد.

در فرانسه‌ی دوران ناپلئون‌ها، ده‌ها رفراندوم برگزار می‌شد اما بنابر آنچه در تاریخ ثبت شده، حکومت همچنان شکلی از خودکامگی و استبداد بود.

سوئیس تنها کشور جهان است که دموکراسی مستقیم در آن حکمرانی می‌کند و در تمامی موارد، به جای نمایندگان، خود مردم رای مستقیم به موضوع می‌دهند. لازم به ذکر است که موضوعات به صورت شفاف و با توضیحات کامل برای شهروندان ارسال می‌شود و در معابر عمومی برای اخذ رای دستگاه‌های خودکاری مانند عابربانک وجود دارد که افراد با استفاده از کارت شناسایی خود، به موضوع مورد نظر رای می‌دهند.

در روسیه در صورتی که درخواست رفراندوم برای موضوعی به امضای ۲ میلیون نفر برسد، آن رفراندوم باید برگزار شود. شرایط این امضاها اینطور است که باید مردم از ۴۲ استان مختلف آن‌را امضا کرده باشند و امضای هیچ منطقه‌ای نباید بیشتر از ۵۰هزار نفر باشد.

تنها موردی که حکومت مستقر، اقدام به برگزاری رفراندوم تغییر رژیم کرده و به نتایج آن پایبند بوده، مراکش در جریان بهار عربی بود. در این کشور پادشاه با اعلام شنیدن صدای مردم و به‌رسمیت شناختن خواسته‌های آنها، رفراندوم تغییرات قانون اساسی برگزار کرد و نظام را به سلطنت مشروطه تغییر داد.

جالب‌ترین‌ها

جالب‌ترین بخش تجربه‌های تاریخی و جغرافیای در آفریقا و خاورمیانه رخ داده است.

آوید بوید در یک مقاله تحقیقاتی برای مؤسسه تحقیقات دموکراسی به نقل از تحقیقات سال ۱۹۹۴ باتلر و رمی آمار زیر از این منطقه را ارائه کرده است:

از مجموع ۹۲ رفراندومی که تا آن تاریخ در آفریقا و خاورمیانه برگزار شده بود، فقط نه‌تای آنها کمتر از ۹۰ درصد رای «آری» دریافت کردند. (مشخصا هیچگاه نتیجه منفی نشده) و نتیجه‌ی ۵۲ رفراندوم که اکثریت آنها را در برمی‌گیرد، بیشتر از ۹۸ درصد رای «آری» بوده است.

این آمار شاید برای ما ایرانی‌ها چندان اعجاب‌آور نباشد.

جمع‌بندی

برخلاف آنچه بنیان‌گذاران جمهوری اسلامی و به‌ویژه مهندس مهدی بازرگان تصور می‌کردند، دموکراسی در جامعه با کتب سیاسی متفاوت است. در سیاست نمی‌توان از شکل به محتوا رسید یعنی با ایجاد ظواهر نمی‌توان دموکراسی واقعی را پیاده کرد. دکتر ابراهیم یزدی برای من نقل می‌کرد که روح‌الله خمینی پس از آماده شدن پیش‌نویس قانون اساسی (که نه شورای نگهبان و نه ولی فقیه داشت) سه بار به مهندس بازرگان و دولت موقت گفت بروید و همین را اجرا کنید من اعلام می‌کنم مردم در حمایت و تأیید آن راهپیمایی کنند. مهندس بازرگان نپذیرفت و تأکید داشت که برای دموکراتیک شدن کشور، باید مجلس مؤسسان تشکیل و پیش‌نویس تدوین و سپس رفراندوم برگزار شود. نتیجه‌ی این پافشاری به ظواهر و ساختار، گنجانده شدن ولی فقیه، شورای نگهبان و بسیاری موارد دیگر بود که ایران را به امروز رساند.

رفراندوم باید درباره‌ی یک موضوع مشخص که می‌توان با «آری یا نه» به آن پاسخ گفت و هیچ زیر بخشی ندارد (مثلا اینکه آیا فروش الکل یا مصرف الکل ممنوع شود یا خیر) قابل برگزاری‌ست. پیش از برگزاری باید شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی درباره‌ی موضوع برای عموم انجام شده باشد. پیش از رفراندوم باید آزادی رسانه‌ای برای ابراز نظرهای موافق و مخالف در جامعه به‌صورت برابر برای همه تثبیت شده باشد. برگزار کننده رفراندوم باید پایبند به اصول دموکراتیک و دارای قدرت اجرایی باشد تا نتایج آن‌را اجرا کند.

یکی از بدترین رفراندوم‌های دهه‌های اخیر در انگلستان و درباره‌ی خروج از اتحادیه اروپا برگزار شد که هدف آن غلبه بر احزاب رقیب مخالف بود و نتیجه‌ی ان برای اقتصاد و جامعه انگلستان دست کم تا یک دهه قابل جبران نیست پس می‌توان نتیجه گرفت حتی در یک حکومت دموکراتیک نیز رفراندوم تیغی دو لبه است.