حکمرانی خوب, یادداشت

کارآفرینی، درمانی برای فرار ایده‌ها

کارآفرینی، درمانی برای فرار ایده‌ها

کارآفرینی، درمانی برای فرار ایده‌ها

عبدالرضا احمدی، تحلیلگر مالی و مدیر موسسه ترویج جامعه باز

 

چند سالی است که سوم اردیبهشت با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی «روز ملی کارآفرینی» نام‌گذاری شده است-STR / AFP

کارآفرینی از عوامل مهم برای رشد اقتصادی پایدار، اشتغال مولد و کار مناسب برای همه شناخته می‌شود. کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (UNCTAD) کارآفرینی را از عوامل اساسی در راستای ارتقای آموزش باکیفیت، فراگیر و عادلانه و ارتقای فرصت‌های یادگیری برای همه می‌داند. در ایران سوم اردیبهشت‌ماه را به عنوان «روز ملی کارآفرینی» نام‌گذاری کرده‌اند. اما نگاهی به جایگاه کسب‌وکار در ایران در مقایسه با کشورهای منطقه «وضعیت نامطلوب کارآفرینی» در ایران را نشان می‌دهد که دلایل آن به گفته مسعود جمالی، از اعضای هیئت‌رئیسه اتاق بازرگانی ایران و کویت، در گفت‌وگو با ایندیپندنت، از «حضور دولت و شبه‌دولتی‌ها در اقتصاد»، «نبود مهارت کافی»، «نبود ارتباط موثر صنعت و دانشگاه» و «نبود شفافیت در ساختار اقتصادی» ناشی می‌شود که بر اکوسیستم کسب‌وکار در ایران اثر «نامطلوب» گذاشته است.

روز ملی کارآفرینی

چند سالی است که سوم اردیبهشت با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی «روز ملی کارآفرینی» نام‌گذاری شده است. مسعود جمالی در مورد «چگونگی مراسم امسال» و تفاوت‌هایش با سال‌های گذشته، با توجه به نام‌گذاری امسال به نام «رفع موانع تولید»، می‌گوید: «چند سالی است که به امر تولید توجه خاصی می‌شود. اما متاسفانه چیزی که باید عملیاتی شود بیشتر از تشکیل کارگروه‌ها و کمیته‌ها پیش نرفته است.» او ضمن اشاره به «قانون رفع موانع تولید» و «طرح تسهیل صدور مجوز کسب‌وکار» معتقد است، «آنچه نیاز داریم اجرای صحیح و سریع قوانین است که آن هم به کندی رخ می‌دهد».

بدترین وضعیت کارآفرینی در مقایسه با کشورهای منطقه

آخرین گزارش موسسه بین‌المللی کارآفرینی و توسعه نشان می‌دهد ایران در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از نظر ۱۴ شاخص خطر‌پذیری (Risk Acceptance)، فرصت‌شناسی (Opportunity Perception)، جهانی‌سازی (Internationalization)، حمایت‌های فرهنگی (Cultural Support)، نوآوری در فرآیند (Process Innovation)، رقابت‌پذیری (Competition)، نوآوری در محصول (Product Innovation)، فرصت کسب‌وکار (Opportunity Startup)، خطر سرمایه (Risk Capital)، رشد بالا (High Growth)، سرمایه انسانی (Human Capital)، فناوری (Tech Sector)، شبکه (Networking) و مهارت کسب‌وکارهای نوپا (Start-up Skills) در جایگاه یازدهم قرار دارد. مسعود جمالی در همین زمینه معتقد است در ایران «مشکلات فرهنگی»، «خطرپذیری بالا»، «نبود مهارت برای کار تیمی» و «نبود دروس چالشی در خصوص خلاقیت» در سیستم آموزشی باعث شده است تا ما مهارت کافی برای خلق ایده و کارآفرینی را یاد نگیریم. به باور او، «نبود مهارت کافی در کنار نبود روش‌های تامین مالی، نرخ بالای سود بانکی و سخت‌گیری‌های غیرضروری برای کسب‌وکارهای نو موجب کندی فرآیند کارآفرینی در ایران شده است».

دولت و شبه‌دولتی‌ها مانعی برای رشد کارآفرینی

از معضل‌های اساسی برای کارآفرینی، ساختار اقتصادی در ایران است که «ذاتش با کارآفرینی» و «خلاقیت» هم‌خوانی ندارد. به گفته جمالی، «ساختار اقتصاد دولتی ایران یکی از موانع پیشرفت و خلق ثروت در کشور است، مدلی که در هیچ کجای دنیا مشابه آن وجود ندارد. یکی از معضل‌های اقتصادی به‌عنوان نمونه «اقتصاد دستوری» است. در این شیوه، دولت سعی دارد همه مشکلات را با دستور و لایحه حل کند. این عضو هیئت‌رئیسه اتاق بازرگانی ایران و کویت در این‌باره می‌گوید: «نمونه‌وار یکی از روش‌های کارآفرینی به دست آوردن بازارهای جدید است. فرض کنید کارآفرینی بازار جدیدی را برای محصول خود خلق می‌کند، اما به‌ناگاه به علت نبود توانایی در کنترل قیمت در بازار داخلی، دولت صادرات این کالا را ممنوع می‌کند. آنچه رخ می‌دهد اتلاف تمام هزینه‌های بازاریابی است که کارآفرین متحمل شده است. چرا؟ چون دولت برای کنترل قیمت‌ها به شیوه دستوری عمل می‌کند.»

او همچنین موانع رشد کارآفرینی در ایران را «نبود خصوصی‌سازی واقعی» و بدتر از آن، «شرکت‌های خصولتی و شبه‌دولتی» می‌داند. به باور جمالی، «شرکت‌های خصولتی و شبه‌دولتی از یک سو در جایی که منافع و بودجه وجود دارد از وجهه دولتی خود بهره می‌برند. از سوی دیگر، به دلیل دسترسی به رانت امکان رقابت برای بنگاه‌های کوچک و متوسط را به صفر می‌رسانند». برای نمونه، می‌توان به حمایت‌های ۱۱۰گانه از شرکت‌های دانش‌بنیان اشاره کرد که موجب شکل‌گیری رانت‌های جدید برای خصولتی‌ها شده است. جمالی همچنین با اشاره به «رتبه اول صنعت پلیمر در صادرات»، این صنعت را یکی از ظرفیت‌های خوب برای بخش خصوصی می‌داند که امکان «اشتغال‌زایی و درآمدزایی بزرگی» را داراست. اما آنچه مانع این امر شده است «سرمایه‌گذاری عظیم شرکت‌های دولتی و شبه‌دولتی و قیمت‌گذاری دستوری» است. نمونه‌وار می‌توان از «شرکت توسعه نفت و گاز رضوی» به‌عنوان مجری پروژه‌های نفتی آستان قدس نام برد که به گفته مسئولانش، در پی «کسب جایگاه مناسب در بین ۱۰ شرکت نخست تولید و تجارت در صنعت نفت و گاز ایران» است.

شفافیت بخش حیاتی برای نوآوری و شکوفایی

از معضل‌های اقتصاد دولتی، نبود «شفافیت اقتصادی» است، در نبود شفافیت اقتصادی دسترسی به داده‌ها و اطلاعات در مورد وضعیت مالی بانک‌ها و شرکت‌ها ناممکن می‌شود. به گفته جمالی، در مورد شفافیت «گرچه روندی که شروع شده روندی مثبت است، اما هنوز با استانداردهای جهانی فاصله دارد». به باور او، شفافیت «بخش حیاتی برای نوآوری و شکوفایی» است که تا امروز به آن توجهی نشده است. جمالی در این مورد می‌گوید: «برای مثال، آماری که مرکز آمار ایران منتشر می‌کند با آماری که بانک مرکزی منتشر می‌کند، همخوانی ندارد که این نشانه‌ای از ضعف اطلاعات صحیح است. نداشتن آمار درست یکی از معضل‌های کارآفرینی است. نبود شفافیت و حضور دولت و شبه‌دولتی‌ها در اقتصاد شرایط رقابت را به ضرر بخش خصوصی واقعی کرده است.» نمونه‌وار در میان شرکت‌ها و «هُلدینگ»‌های  فعال در ایران می‌توان به قرارگاه خاتم‌الانبیا به‌عنوان بزرگ‌ترین پیمان‌کار پروژه‌های دولتی ایران (زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی) اشاره کرد که سایه تسلط آن هر روز بر اقتصاد ایران بزرگ‌تر می‌شود یا راه‌اندازی «فراصندوق ستارگان» به دست «ستاد اجرایی فرمان امام»، صندوقی که با «سرمایه ۶۵۰ میلیارد تومانی» خود می‌تواند زمینه را برای نظارت «ستاد اجرایی فرمان امام بر شرکت‌های دانش‌بنیان و استارت‌آپ‌ها» هموار سازد.

کارآفرینی درمانی برای فرار ایده‌ها

مهاجرت متخصصان یا فرار مغزها یکی از معضل‌های اساسی در جمهوری اسلامی ایران است که تاثیر منفی بر اجتماع، اقتصاد و سیستم آموزشی داشته است. بنا بر اعلام صندوق بین‌المللی پول، عواملی چون افزایش نرخ بیکاری، پایین بودن سطح دستمزد استادان و نخبگان، کمبود امکانات تخصصی و بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی از جمله دلایلی هستند که موجب شده‌اند متخصصان در ایران به مهاجرت روی بیاورند. تارا بختیار، که به تازگی در رشته مدیریت راهبری مالی شرکتی در آلمان فارغ‌التحصیل شده است، در همین زمینه به ایندیپندنت می‌گوید: «متاسفانه سیستم آموزشی ما آموزشی برای ایجاد روحیه کارآفرینی ندارد، آموزشی که به ما یاد بدهد مشکلات و نیازهای جامعه را شناسایی کنیم و مهم‌تر از آن، ایده و راه‌حل برایش طراحی کنیم.»

او معتقد است که «شرایط سیاسی» باعث شده است در ایران، استارت‌آپ‌ها «از جایی به بعد استقلال خود را از دست بدهند و زیر چتر دولت بروند، امری که به گفته او، مورد‌پسند کارآفرینان نیست. به باور بختیار، از دیگر مشکلات پیش روی کارآفرینی در ایران این است که «اکوسیستم استارت‌آپی ایران یک نسخه کپی‌شده است» که باید از لحاظ «فرهنگی و علمی» بومی‌سازی شود.

این یادداشت در وبسایت ایندیپندنت فارسی منتشر شده است.