تحلیل تفصیلی درباره اعلام آمادگی شاهزاده رضا پهلوی برای رهبری دوران گذار
✍️بهزاد احمدینیا
طی روزهای اخیر فرازی تازه بر مبارزات اپوزوسیون جمهوری اسلامی شکل گرفته است. این فراز بهدور بیانیهی ویدئویی آقای رضا پهلوی مبنی بر پذیرش آنچه «درخواستهای مردم» برای رهبری دوران گذار پس از سرنگونی رژیم اسلامی حاکم بر ایران خواند، ایجاد شده است. ایشان در این بیانیه هیچگاه خود را خطاب قرار نداد و نام یا لقبی برای خود مطرح نکرد اما بیانیه در رسانههای فارسی با عنوان «شاهزاده رضا پهلوی» و در رسانههای غیرفارسی زبان با عنوان «ولیعهد پیشین ایران» منتشر شده است.
شاهزاده رضا پهلوی بیان داشت: «توان من ناشی از اراده ملت ایران است.» وی به ضعف فزاینده جمهوری اسلامی اشاره کرد و تأکید کرد که این رژیم به دلیل «بیکفایتی و فساد ساختاری» توان مدیریت کشور را ندارد.
آنچه در این بیانیه با عنوان «پذیرش رهبری» و راهبری دوران گذار پس از جمهوری اسلامی مطرح شد، واکنشهای گسترده و متنوعی را در بین عوام و خواص جامعهی ایران در پی داشت.
نخبگان دوگونه و دوگانه
همانند هر اقدام سیاسی و اجتماعی، این بیانیه مخالفان و حامیانی را بهخود جذب کرد که شاید پیشبینی این دودسته کار دشواری نبود.
نخستین و تند و تیزترین مخالفان این پیام، روزنامهنگاران، اندیشمندان و طرفداران رویههای چپ و نزدیکان دیروز و امروز به گروهها و گروهکهای کمونیستی بودند. مهرداد درویشپور یکی از این نویسندگان بود. او در وبسایت اخبار روز که ارگانی رسمی برای چپها محسوب میشود، ابتدا تلاش کرد پیام ویدئویی شاهزاده رضا پهلوی را مرتبط و متأثر از پیام ویدئویی بنیامین نتانیاهو خطاب به مردم ایران معرفی کند. همچنین در ادامه خشم خود از سفر ایشان به اسرائیل را با دروغین بودن و «ناخوانده» بودن آن به نمایش گذاشت. در این یادداشت، حامیان پادشاهیخواه و حامیان جمهوریخواه آقای رضا پهلوی، راست افراطی ایران نامیده شده و اعلام آمادگی برای رهبری دوران گذار به منزلهی اعلام رهبری راست افراطی انگاشته شده است.
سید ابراهیم نبوی، طنزنویس اصلاحطلب ساکن فرانسه که در سالهای اخیر تلاشهای زیادی برای بازگشت به ایران نیز داشته است، در یادداشتی در گویانیوز این پیام را به سخره گرفت و برای آنکه زخمی متناسب با موضع خود زده باشد، اشاره به مسایل خصوصی موهومی درباره خانواده ایشان داشت. این رویکرد در رسانههای داخل ایران از همشهری تا فارس نیز دنبال شده و همگی آنها برای کاستن اثرگذاری این بیانیه مدعی شدهاند که او در ایران هیچ پشتیبان یا بدنهی مردمیای ندارد.
همچنین سخنان ایشان رو به نیروهای مسلح و بهویژه ارتش ایران بهشدت مورد توجه این رسانهها قرار گرفت.
یکی دیگر از منتقدان پیام شاهزاده که دستبهعصا در مقابل آن موضع گرفت، وبسایت ایران گلوبال به مدیریت چریک فدایی سابق آقای کیانوش توکلی بود. در یادداشتها و مصاحبههای این سایت، تجربههای پیشین مورد تاکید قرار گرفته و از شکست منشور همبستگی بهعنوان پیشینهای که نشان میدهد ایشان در رهبری موفق نبوده یاد شده است. این درحالی است که شاهزاده رضا پلهوی یکی از آخرین کسانی بود که از این منشور خارج شد و با وجود حملات و اتهامات مسیح علینژاد و حامد اسماعیلیون، جهت حفظ یکپارچگی جنبش آنروز، سکوت خود در مقابل زیادهخواهیهای این دو تن را نشکست.
واکنش مردم و همسویان
در سوی دیگر نیز موافقان این پیام از همه طیف و تفکری حضور داشتند. برخی از برجستهترین این همسوییها از سوی کنشگران و احزاب حامی دموکراسی و مشروطه ابراز و از سوی حسابهای شبکههای اجتماعی در بدنهی جامعهی ایران نیز مورد استقبال قرار گرفت. اسماعیل نوریعلا در یادداشتی، ابراز امیدواری کرد که این اقدام از سوی حامیان فراموش نشده و با پشتیبانی دایمی از آن، امکان به ثمر رسیدن مبارزات فراهم شود. او تاکید کرده که شاهزاده رضا پهلوی همواره بین انتخاب و حمایت از سوی رهبران خارجی و انتخاب و حمایت از سوی مردم ایران، گزینهی دوم را انتخاب کرده و این بار نیز بر رویهی همیشگی پایبند بوده است.
خانهی مشروطهی ایران، حزب ایران نوین و بسیاری تشکلهای دیگر سیاسی اپوزوسیون در خارج از ایران از جمله احزاب و سازمانهایی بودند که در بیانیههای رسمی از این اقدام حمایت کردند. در این بیانیهها با وجود تاکید پیام ویدئویی به رهبری موقت دوران گذار تا زمان انتخابات در ایران، از عنوان «رضا شاه دوم» برای شاهزاده استفاده شده است. خانهی مشروطه در انتها از تمامی نیروهای سیاسی و اجتماعی حاضر در اپوزوسیون دعوت کرده تا برای پیروزی مبارزات، زیر پرچم این رهبری گرد آمده و مسیر را تا رسیدن به هدف ادامه دهند.
حمایتهای مردمی در شبکههای اجتماعی و وبسایتها به این اقدام بسیار گسترده بود. این گستردگی بهگونهای بود که هشتگهای #دوران_گذار و #شاهزاده_رضا_پهلوی از سوی حسابهای کاربری حامی، برای ساعاتی به ترند توییتر فارسی تبدیل شدند. در بخش یادداشتهای خوانندگان گویا نیوز نیز موارد بسیاری در حمایت از این اقدام منتشر شد که گرچه آن را دیر اما سازنده ارزیابی کردند.
واکنش موجسازان
در میان فراز و فرودهای واکنشها به این پیام ویدئویی، سکوت شبکهی حامی مسیح علینژاد به آن قابل توجه بود. این شبکه بدون هیچ اظهارنظری از سوی خود او و حامد اسماعیلیون، اقدام به موجسازیهای کاذب در رسانههای زیر نفوذ کرد. طرح چندین بارهی پروندهی مختومهی ترور، برگزاری نمایشهای خیابانی توسط حسین رونقی در ایران که پیش از این با ادعای کذب شکستن دوپا و از کار افتادن کلیهها در زندان در دوران قیام مهسا موجب دستگیری عده زیادی از جمله چند خبرنگار شده بود، از جمله اقداماتی بودند که با همکاری برخی رسانهها برای جلوگیری از پوشش خبری و تحلیلی پیام شاهزاده رضا پهلوی انجام شد.
روی هم رفته، انتشار ویدئوی پذیرش مسئولیت رهبری دوران گذار موجب دمیده شدن نسیمی تازه در خاکستر جنبشهای جامعهی ایران شد. موج تازهای از شعارنویسیها و اقدامات خیابانی در حمایت از مبارزات در روزهایی که وضعیت اقتصادی به سطحی فاجعهبار در ایران رسیده، گویی کورسوی امیدی تازه در این عرصه ایجاد کرده است.
همزمان برخی جامعهشناسان و نظریهپردازان سیاسی معتقدند که رهبری جنبش، بیش و پیش از اعلام نیازمند اقدام است. این نظریه بر این باور است که رهبر «خوانده» شدن فرد یا تفکری در حرکتهای اجتماعی نیازمند اعلامیه و انتشار نیست. بلکه این رهبری با اقدامات و بهویژه وزنکشی نیروهای حاضر در میدان، صدور و اجرای فرامین راهبردی در جنبش و تعامل با نیروهای رقیب و حامی خود را نشان میدهد.
نکته: دیدگاههای ابراز شده در این نوشتار لزوما بازتاب سیاستهای «موسسه ترویج جامعه باز» نمیباشد.