افزایش فشارها برای حجاب اجباری در جمهوری اسلامی
بخشنامه جدید بانک ملت: پوشیدن کفش پاشنه بلند و صدادار، آرایش، جوراب نازک و زیورآلات نامتعارف برای زنان ممنوع شد
هاشم دایمی، عضو شورای شهر مشهد: برنامه داریم تا در آینده خدمات عمومی برای افراد بدحجاب سلب شود
رضا ایاز، رییس اداره گردشگری ساوه: در صورت ورود افراد بدحجاب یا بیحجاب به اماکن گردشگری ساوه، ممکن است این اماکن یک هفته تعطیل شوند
راستیآزمایی ادعای محسن هاشمی: «در اوایل انقلاب، اجباری شدن حجاب خواست مردم بود.»
نیلوفر غلامی، همکار ارشد در موسسه ترویج جامعه باز
محسن هاشمی ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ در گفتگو با وبسایت عصر ایران درباره روند اتفاقات انقلاب اسلامی و وضعیت سیاسی کشور گفت: «انقلاب اسلامی مبتنی بر حضور مردم ونقش آفرینی مردم در تمام تصمیم گیری ها بود و حتی اگر در دهه نخست انقلاب شاهد تندروی هایی هم بودیم عمدتا بدلیل فضای جامعه بود بهطور نمونه در مسئله اجباری شدن حجاب نیز خواست وفشار اکثریت جامعه محقق شد.»
آیا چنین ادعایی درست است و حجاب به «خواست مردم» اجباری شد؟
کمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، اولین اعتراض عمومی زنان ایرانی به حجاب اجباری رقم خورد. ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ برابر با ۸ مارس ۱۹۷۹ به مناسبت روز جهانی زن و در واکنش به فرمان روحالله خمینی مبنی بر اجباری بودن حجاب برای زنان در اماکن عمومی و ادارات، هزاران زن به خیابانها آمدند تا علیه این حکم اعتراض کنند.
دو روز پیش از آن روحالله خمینی در سخنرانی در مدرسه فیضیه قم اعلام کرده بود: «آنطورى که براى من نقل مىکنند [وزارتخانهها] باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانه اسلامی نباید زنها لخت بیایند. زنها بروند، اما با حجاب باشند. مانعى ندارد بروند کار کنند، لیکن با حجاب شرعى باشند. در حفظ جهاتِ شرعى باشند. زنهاى اسلامی عروسک نیستند. زنهاى اسلامى باید با حجاب بیرون بیایند؛ نه اینکه خودشان را بزک کنند.»
این سخنان موجی از خشم را در بین زنان ایرانی برانگیخت که منجر به اعتراضاتی در شهرهای متختلف شد. اعتراضاتی که یک هفته به طول انجامید. این اعتراضات از جانب گروههای انقلابی بی پاسخ نماند. آنان با شعار «یا روسری یا توسری» به این تجمع اعتراضی زنان یورش بردند. دامنه خشونت گروههای انقلابی محدود به شعار نبود و آنها با سنگ و چوب و چماق به زنان معترض حمله میکردند. به گفته شاهدان عینی در هوای سرد و برفی با اتوبوس به میان جمعیت زنان رانده و آنها را تا داخل جوىهاى انباشته از آب و یخ هل میدانند و حزباللهی ها برای ترساندن زنان تیراندازی هوایی میکردند.
در این میان برخی گروههای چپگرا و روشنفکرانی که با موج انقلاب اسلامی همراه بودند با توجیحاتی از جمله «سر کردن روسری آنچنان هم سخت نیست» و «اینها توطئه امپریالیسم برای به حاشیه بردن انقلاب است» از پشتیبانی زنان معترض سر باز زدند.
موضوع اجباری شدن حجاب تا سال ۱۳۵۹ به نوعی به تعویق افتاد. اما در تیرماه ۱۳۵۹ روحالله خمینی در یک سخنرانی، شدیدا از دولت بنیصدر انتقاد کرد که چرا هنوز نشانههای شاهنشاهی را در ادارات دولتی از بین نبرده است وی ۱۰ روز فرصت داد تا ادارات را «اسلامی» کنند.
از صبح شنبه ۱۴ تیرماه ۱۳۵۹ ورود زنان بیحجاب به ادارات دولتی ممنوع شد و زنانی که زیر بار رعایت حجاب مورد نظر حاکمیت نرفتند از کار بیکار شدند. جمهوری اسلامی با استفاده از بازوهای سرکوبی مثل «کمیته انقلاب اسلامی» سرانجام با ناامن کردن محیط عمومی برای زنان و توسل به ایجاد فضای رعب وحشت، زنان را مجبور به رعایت حجاب اسلامی کرد. خشونت نیروهای انقلابی به حدی بود که پونز به پیشانی زنان بیحجاب میزدند و آنها را در خیابان مورد ضرب و شتم قرار میدادند. گزارش هایی از حمله به زنان با چاقو و یا اسیدپاشی به آنان در آن سالها وجود دارند.
مبارزه زنان ایرانی با حجاب اجباری از ابتدای انقلاب ۵۷ تا امروز که بیش از چهاردهه از عمر جمهوری اسلامی گذشته، به اشکال مختلف ادامه دارد و حجابی که حاکمیت، زنان ایرانی را با آن برای جهانیان به تصویر میکشد هرگز انتخاب شخصی بخش بزرگی از جمعیت زنان ایرانی نبوده و نیست. از این رو ادعای محسن هاشمی درباره «اجباری شدن حجاب پس از انقلاب به خواست مردم» کاملا نادرست است.