آیا آن طور که رئیس جامعه مدرسین میگوید مردم انتظارهای غیرمعقولی از حکومت دارند؟
رئیس «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» روز ۱۶ مردادماه در سخنانی در گردهمایی مجازی مبلغان و گروههای تبلیغی خطاب به آنها گفته است که «به سراغ مردم» بروند و «توقعات مادی مردم» را «در حدّ متعارف» نگه دارند تا به گفته وی، به «یک عنصر تبلیغی موفق» تبدیل شوند.
به گزارش خبرگزاری «شفقنا»، هاشم حسینی بوشهری، همچنین از مردم خواست که «سطح توقعشان را کمتر کنند» و «آهنگشان را با مسئولینی که مسئولیت پذیرفتند، هماهنگ کنند».
او در ادامه افزود: «انتظار داریم مردم نسبت به انقلاب خیلی پرتوقع نباشند».
آیا ادعای او درست است؟ و مردم ایران، «پرتوقع» هستند و انتظارهای غیرمعقولی از حکومت دارند؟
تنها نگاهی به فهرست مشکلات معیشتی و معضلهای اقتصادی کنونی در جمهوری اسلامی نشان میدهد که آیا مطالبات و «توقع»های مردم، فراتر از «حد متعارف» است و آیا مردم ایران «پرتوقع» هستند یا خیر. آب، برق، اشتغال، ثبات اقتصادی، رفاه و دسترسی به اینترنت آزاد تنها شماری از اصلیترین مطالبات اقتصادی و معیشتی مردم به شمار میروند.
یکی از جدیدترین مطالعات بینالمللی که در رسانههای دولتی ایران نیز منتشر شده، حاکی از آن است که ایران، هشتمین کشور «فلاکتزده» در جهان به شمار میرود. از این رو، سخنان رئیس «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم»، اظهاراتی گمراهکننده درباره مطالبات و انتظارهای مردم و همچنین تلاشی برای «پرتوقع» نشان دادن مردم ایران به شمار میرود.
از جمله جدیدترین گزارشهای رسمی در خصوص این مشکلات، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب روز یکشنبه ۱۳ تیرماه گفت در حال حاضر از میان ۳۰۴ شهر در معرض تنش آبی، ۱۰۱ شهر در وضعیت قرمز تامین آب قرار دارند.
حمیدرضا جانباز همچنین گفت که شمار روستاهای نیازمند به آبرسانی سیار «به شدت» افزایش یافته است.
بسیاری از کارشناسان میگویند که فقدان مدیریت و استفاده غیرکارشناسانه از منابع آبی، ریشه بحران آب در ایران است و عمق این فاجعه به حدی است که احتمالا طی دو دهه آینده، بسیاری از مناطق کشور مناسب زندگی نباشند.
از جمله، مصطفی فداییفرد، عضو کمیته ملی سدهای بزرگ ایران، با اشاره به «ورشکستگی آبی» در کشور، از «سوءمدیریت» به عنوان دلیل بحرانهای موجود یاد کرده است.
ایران، علاوه بر کمبود آب، همچنین طی ماههای گذشته با بحران کمبود گاز در پاییز و زمستان و خاموشیهای گسترده برق از اواسط بهار نیز مواجه شده است.
تیرماه گذشته و با افزایش قطعیهای مکرر برق، بسیاری از مردم در شهرهای مختلف دست به اعتراض زدند. قطعی مکرر برق مشکلات زیادی از جمله قطعی آب آپارتمانها، خراب شدن مواد غذایی داخل یخچال، مرگ بیماران نیازمند به تجهیزات برقی، اختلال در ترافیک، گیرافتادن در آسانسور و سوختن وسایل خانگی را به همراه داشته است.
یکی دیگر از مشکلات اصلی جامعه ایران نیز بیکاری است. براساس برآوردهای سال گذشته «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی»، نرخ بیکاری در ایران حدود ۲۴ درصد است؛ به تازگی نیز «موسسه مالی بینالمللی» نرخ بیکاری ایران را ۲۳ درصد ارزیابی کرده است.
به این ترتیب، کیفیت زندگی مردم در ایران در شرایط نامطلوبی قرار دارد. خبرگزاری دولتی «ایسنا»، خردادماه گذشته در گزارشی از قول استیو هانکه، استاد اقتصاد دانشگاه جان هاپکینز و عضو اندیشکده کاتو، نوشت که در میان ۱۵۶ کشور جهان، ایران هشتمین کشور «فلاکت زده» به شمار میرود. به این ترتیب، در شاخص «فلاکت»، تنها مردم هفت کشور ونزوئلا، لبنان، زیمبابوه، سودان، سوریه، آرژانتین و ترکیه در شرایط بدتری نسبت به ایران قرار دارند.
این شاخص، شامل جمع نرخ تورم، بیکاری و نرخ بهره بانکی منهای درصد تغییر سرانه تولید ناخالص داخلی حقیقی است.
از این رو، سخنان هاشم حسینی بوشهری، رئیس «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» مبنی بر اینکه «انتظار داریم مردم نسبت به انقلاب خیلی پرتوقع نباشند» و درخواست وی از مبلغان دینی حکومتی برای نگه داشتن انتظارهای مردم در «حدّ متعارف»، سخنانی گمراهکننده است؛ او با این اظهارات تلاش میکنند تا مردم را «پرتوقع» و انتظارات آنها را برای داشتن یک زندگی عادی، فراتر از «حدّ متعارف» معرفی کند. این در حالی است که میلیونها نفر از مردم ایران، از بسیاری از نیازهای اولیه معیشتی و اقتصادی محروم هستند.