تاکتیکهای پلیس برای کنترل و مقابله با شورش
منبع: دانشگاه نظامی آمریکا
برگردان: بهزاد احمدینیا
تاکنون درباره شورشها و آنچه پیش و در میان یک شورش از درون رخ میدهد نوشتارهایی منتشر کردیم. این نوشتار به روشها و تاکتیکهایی که در مدارس نظامی به پلیس برای مقابله و کنترل شورشها و تجمعهای بزرگ آموزش داده میشود میپردازد. این توضیح لازم است که این آموزهها براساس سیستم و آموزش در آمریکا است اما بنیان تمام نیروهای ضدشورش کمابیش یکسان است و دانستن روشهای آنها میتواند راهگشای اجتناب از خطرات در تجمعها باشد.
مقر فرماندهی و نیروها
مکانهای استقرار به دو دسته اصلی یعنی مقر فرماندهی و ایستگاههای ماموران تقسیم میشوند.
مقر فرماندهی باید با مرکز ارتباطات در یک نقطه باشد. افسران و فرماندهها در این محل مستقر میشوند و در صورتی که یک پایگاه متحرک در دسترس نباشد، نزدیکترین محل به مکان برگزاری تجمع باید برای این منظور استفاده شود. در ویرجینیابیچ چندین هتل در خط ساحلی با پلیس ضدشورش قرارداد دارند تا در صورت لزوم از رختکنها، سالن تجمعات یا زیرزمین آنها برای استقرار نیرو و تجهیزات استفاده شود. {در تهران نیز سالهاست که هتل لاله، هتل اوین و برخی هتلهای دیگر بهعنوان محل استقرار نیروهای امنیتی استفاده میشوند حتی اتاقهایی برای احضار و بازجویی در شرایط عادی هم در اختیار نیروهای امنیتی است /مترجم.}
نیروهای لباس رسمی در گام نخست، گشتهای دو یا چند نفرهی پیاده را در منطقه انجام میدهند و حتی در واکنش به مردمی که در حال اعتراض هستند، با آنها همدلی و همراهی میکنند. این اقدام موجب ایجاد حس عادی بودن شرایط برای مردم میشود در حالیکه درواقع این گشتها در حال رصد شرایط هستند تا به محض خروج وضعیت از کنترل و آغاز یک شورش، به مقر فرماندهی اطلاع دهند.
تیمهای واکنش سیار
این تیمها متشکل از یک درجهدار و دو تا سه نیروی کادری در یک خودروی گشت است. وظیفهی تیمهای واکنش سیار (MRT) شامل اقدام برای نجات مامور در خطر، نجات شهروند در خطر یا دستگیری افرادی است که اقدام به رفتارهای خشونتآمیز کردهاند. بسته به بزرگی تجمع و میزان خشونت و تعداد افراد بازداشتی، تعداد گشتهای سیار میتواند تغییر کند. این گشتها حتی میتواند به یک نفر مسلح نیز تقلیل یابد. عملکرد گشتهای سیار بسته به شرایط میتواند سازمانیافته در گروه یا بهصورت مستقل باشد.
دیدبانهای روی بام
این روزها همه در جیب خود در گوشی همراهشان یک دوربین دارند که آمادهی فیلم گرفتن از وقایع و اعلام جرم علیه پلیس ضد شورش یا متهم کردن آنها به خشونت است. حضور پستهای دیدهبانی روی بامهای مشرف به محل تجمع یا شورش با دوربین فیلمبرداری کمکی بزرگ به ثبت وقایع است.
در جریان شورشهای جورج فلوید، مأموران پلیس با همکاری و کمک ویدئویی که FBI تهیه کرده بود، چند تن را که قصد تحریک مردم به اقدامات خشونتبار داشتند بازداشت کردند.
همچنین در سال ۱۹۸۹ در جریان یک تجمع، مأمور پلیسی بهنام «ریزی» با استفاده از چند عکس متهم شد که بی سبب یک شهروند را بهصورت خشنی بازداشت کرده اما ویدئوهای پست دیدهبانی پشت بام نشان داد که کمی پیش از دستگیری، این مرد در حال آجر پرت کردن به سوی پلیس بوده است (این تکنیک از سال ۱۳۷۸ و جنبش دانشجویی در ایران از سوی وزارت اطلاعات با استفاده از ساختمانهای بلند مشرف به دانشگاه، به کار گرفته میشد).
لباس شخصیها
حضور ماموران مخفی با لباس شخصی در میان جمعیت اهمیتی حیاتی دارد. این مأموران چندین کار مختلف را برای کنترل و سرکوب شورش انجام میدهند.
نخست، آنها میتوانند افرادی را که سلاح حمل میکنند شناسایی و برای دستگیری نشان کنند. در صورتی که شخص یا اشخاصی برنامهای برای حمله به یک محل خاص و غارت یا تخریب داشته باشند، توسط لباسشخصیها شناسایی شده و با اطلاع به مرکز میتوان با استقرار مأمور در محل، از این اقدام جلوگیری کرد. همچنین شناسایی و تعقیب تحریککنندگان و هدایتگران آشوب و شورش برای دستگیری از دیگر اقدامات این مأموران است.
یک کاربرد دیگر ماموران لباس شخصی، یافتن مأموران خاطی یا تحریک کننده است.
نظارت بر مأموران
مهمترین نکته برای هدایت نیروهای ضدشورش این است که بدانیم نیروهای پلیس هم در جریان شورش دچار ترس و اضطراب میشوند چه اینکه معمولا تعداد مردم چندین برابر نیروهای پلیس است و در یک شورش خشونتبار این وضعیتی ترسناک است.
برای کنترل بهتر و دستیابی به نتایج مطلوب، بهتر است هر ۸ مأمور تحت نظارت یک درجهدار قرار بگیرند اما در شرایط اضطراری و شدید این عدد تا ۱۵ نیز قابل افزایش است. تجربه نشان داده بیش از این عدد کارآیی نظارت و هدایت را بهشدت کاهش میدهد. کار این افسران نظارت بر رفتار نیروها برای رعایت قانون، دستورات و سیاستها است. از سوی دیگر افسران مسئولیت کنترل خشم و ترس نیروها را نیز بهعهده دارند.
در جریان شورشهای جورج فلوید در شهر ویرجینیا، شبی خبر از وقوع شورش صدها نفری در یک محله به مقر فرماندهی رسید. چندین تیم شامل صد پلیس ضدشورش و افسران راهی محل شدند اما پیش از آن یک تیم ۱۵ نفره به همراه یک افسر، چند محله جلوتر از این نیرو و در چند صد متری شورشیان مستقر شده بود. وقتی مردم شروع به دویدن به سوی محل استقرار این تیم کردند، یکی از نیروها به شدت ترسید و فریاد زد «الان همه مان را میکشند، تا فرصت هست فرار کنیم». اما افسر تیم دستور داد سرجایشان بایستند و فقط بین هر دو تن دو متر فاصله باشد. افسر میدانست که درگیر شدن به صدها تن در این شرایط منطقی نیست پس با دستوری درست نه محل پست را ترک کرد و نه درگیر شد بلکه فضای کافی برای عبور جمعیت را ایجاد کرد و آنها بدون درگیری عبور کردند تا نیروی کمکی برسد.
فرماندهی مرکزی
مقر فرماندهی مرکزی باید دورتر از محل شورش و امن باشد. این ساختمان محل استقرار فرماندهان عالیرتبهی نظامی-امنیتی، سیاستمداران مسئول مانند شهردار، فرماندار یا نمایندهی شهر، تحلیلگران و ارتباطات مرکزی است. تصمیمات بزرگ و نهایی در این محل گرفته میشود و در صورت نیاز به درخواست کمک از بیرون، این مرکز فرماندهی این اقدام را انجام میدهد. این مرکز بهطور پیوسته با نیروهای میدانی و مقامات عالیربتهی کشوری در ارتباط است.
ارتباطات نامحسوس
آخرین نکته این است که استفاده از ارتباطات معمول برای لباسشخصیهای مستقر در داخل تجمع بسیار خطرناک بوده و ممکن است موجب افشای هویت آنها شود. برای اجتناب از این خطر باید از کدهای رنگی، کدهای کلامی یا حتی کدهای لباس برای شناسایی و ارتباط میان نیروهای میدانی داخل جمعیت استفاده شود. پیراهن روی شلوار، پیراهن چهارخانه، کفشهای خاص یک شکل، شلوار یک رنگ و کدهایی از این دست کمک میکند نیروها بدون نیاز به بیسیم و تجهیزات یکدیگر را شناسایی کرده پیامها را بین خود ردو بدل کنند.
نکته: دیدگاههای ابراز شده در این نوشتار لزوماً بازتاب سیاستهای «موسسه ترویج جامعه باز» نمیباشد.
#شورش #پلیس #سرکوب #لباس_شخصی #ضد_شورش #سپاه #بازداشت