حکمرانی خوب, حکمرانی خوب چیست؟, زن،زندگی،آزادی, یادداشت

زنان در گذار از دوران پهلوی

تاریخ ایران چه در دوران معاصر و چه پیش از آن برای حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است. به‌ویژه پس از ورود اسلام، زنان برای حضور در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی چالش‌های بی‌پایانی را پیش‌رو تجربه کرده‌اند و می‌کنند که از هرکدام درس‌هایی برای گام بعدی آموخته‌اند.

زنان در گذار از دوران پهلوی

نویسنده: بهزاد احمدی نیا

تاریخ ایران چه در دوران معاصر و چه پیش از آن برای حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده است. به‌ویژه پس از ورود اسلام، زنان برای حضور در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی چالش‌های بی‌پایانی را پیش‌رو تجربه کرده‌اند و می‌کنند که از هرکدام درس‌هایی برای گام بعدی آموخته‌اند.

حضور اجتماعی-سیاسی زنان در جامعه‌ی معاصر با انقلاب مشروطه و همراهی برخی بزرگان قومی زن با مبارزان مشروطه از یک سو و هم‌صدا شدن زنانی از دربار با این جنبش نمایی تازه گرفت. رهبری و حضور زنان در مناسبات اجتماعی از پایگاهی خارج از قدرت با رویدادهای اجتماعی در عصر مدرن از این‌جا آغاز شد و در دوران پهلوی به‌تکامل رسید.

رضا شاه، نخستین پادشاه پهلوی که با استفاده از پایگاه اجتماعی روحانیون و سپس نفوذ سیاسی در دربار توانسته بود سلسله‌ی قاجار را منقرض کند، با روی کار آمد و آشنا شدن با مسیرهای پیشرفت دریافت که یکی از دلایل کندی و واپس‌ماندگی ایران، حذف نیمی از جمعیت از فعالیت‌های اجتماعی‌ست. او حجاب به شکل روبنده و چادر و تعصبات شدید جنسیتی را دلیل اصلی حذف زنان از عرصه‌ی تولید و تکاپوی جامعه می‌دانست و برای این منظور با تأسیس مدارس دخترانه و ایجاد زمینه‌ی تحصیلات تکمیلی برای دختران، همزمان قانون منع حجاب در عرصه‌های عمومی را اجرایی کرد. این قانون که با هزینه‌ی گزافی برای حکومت همراه بود طی دوره‌ی چندساله توانست راه را برای حضور آزاد زنان در جامعه فراهم کند. در این دوران اگرچه فعالیت گروه‌های غیرانتفاعی حامی حقوق زنان و کودکان فعال شدند و سطح آگاهی زنان درباره‌ی توانایی‌ها و حقوقشان افزایش یافت اما هنوز حضور آنها در عرصه‌ی اجتماع و سیاست ناچیز بود.

محمدرضا شاه، دومین پادشاه پهلوی پس از پدر با اتکا به دستاوردهای او سرعت بیشتری به این روند بخشید. مهمترین و اثرگذارترین اقدام تاریخ معاصر که آثار آن تا به امروز نیز در جامعه‌ی ایران ملموس است، بخشی از لایحه‌ی اصلاحات ارضی (بعدا انقلاب سفید) است که در آن به زنان هم حق رای داده شد و هم در قوانین خانواده جایگاهی بسیار عادلانه‌تر برای زن درنظر گرفت. از آن روز هیچ مردی نمی‌توانست بدون اجازه‌ی دادگاه یا همسرش ازدواج مجدد داشته باشد و در طلاق نیز برای زن حقوقی درنظر گرفته شده بود که حق انحصاری طلاق را از مرد می‌گرفت. حضانت، ارث و دیگر امور خانوادگی نیز در این اصلاحات تغییرات مهمی داشتند که همگی موجب خشم روحانیت سنتی شیعه و اسلامگرایان افراطی را در بر داشت و منجر به وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به تحریک روح‌الله خمینی شد.

زنانی که در دوران رضاشاه امکان تحصیل و حتی اعزام به خارج از ایران برای تحصیلات تکمیلی را یافته بودند، در دوران محمدرضا شاه به بالیدگی رسیده و زمینه‌ی بالیدگی حقوق اجتماعی زنان ایران را فراهم کردند. در ادامه به برخی دستاوردهای این دوران و چند نام مهم در حوزه‌ی حقوق زنان می‌پردازیم.

ستاره فرمانفرمائیان

ستّاره فرمانفرمائیان، بی‌گمان مهمترین و اثرگذارترین زن تاریخ معاصر ایران تا به امروز است. او که از نوادگان قاجار بود، از نوجوانی راهی آمریکا شد و در آنجا به تحصیل در رشته‌ی جامعه‌شناسی و مددکاری اجتماعی مشغول شد. وی ده سال پس از پایان تحصیل نیز در آمریکا باقی‌ماند و به فعالیت پرداخت. این فعالیت‌ها به‌قدری مؤثر بود که نام او در میان ۱۰۰ زن اثرگذار آمریکا ثبت شده است.

پس از بازگشت به ایران، فرمانفرمائیان یک تنه به جنگ تمامی مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زنان و خانواده رفت و همزمان با آموزش در دانشگاه در مقابل جهل نیز جبهه‌ای تازه ایجاد کرد. او از جمله کسانی بود که فعالیت‌های سیاسی و تغییر فقط در عرصه‌ی سیاست را برای مقابله با مشکلات اجتماعی کافی نمی‌دانست و معتقد بود مددکار باید با تمام وجود مشکلات اجتماعی را لمس کرده و در آنها حضور داشته باشد تا بتواند با آنها مقابله کند.

حاصل فعالیت‌های او صدها مددکار اجتماعی پرتوان شد که بنیان مددکاری را در ایران راه‌آندازی کردند. همچنین او از جمله بانیان و همراهان اصلی طرح‌های سپاه دانش و سپاه بهداشت بود که در دوران محمدرضا شاه برای توسعه‌ی آموزشی و بهداشت ایران به اجرا درآمد. او همچنین با تلاش فراوان لایحه‌ی ملی تنظیم خانواده را به تصویب رساند. در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی فرمانفرمائیان به دعوت سازمان ملل متحد طرح‌های مددکاری‌ای را در کشورهای عراق، لبنان، مصر و سوریه به اجرا درآورد. مهمترین و اثرگذارترین تألیف او که تا امروز نیز در رشته‌های جامعه‌شناسی در دانشگاه‌ها به‌آن استناد می‌شود، یک کار پژوهش میدانی در روسیپی‌خانه‌ی جنوب تهران بود. پس از این طرح، خانه‌های مددکاری‌ای به همت او در این منطقه ایجاد شد که دانشجویان و داوطلبان در این مراکز فعالیت می‌کردند و در آتش‌سوزی بزرگ این منطقه نیز این افراد نقش بسزایی در امدادرسانی داشتند.

فرخ‌رو پارسا

در قم به‌دنیا آمد اما در دامان مادری بزرگ شد که از فعالان حقوق زنان و مدیر مجله‌ی جهان زنان بود. تحصیلاتش را در رشته‌ی طبیعی و سپس پزشکی ادامه داد در سال ۱۳۲۹ از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد اما طبابت را کنار گذاشت و به معلمی پرداخت تا سهمی در توسعه‌ی دانش داشته باشد. طی سال‌های پس از شروع به‌کار همواره فعالیت اجتماعی و مطبوعات در حوزه‌ی حقوق زرنان را داشت اما در سال ۱۳۴۱ و پس از رفراندوم اصلاحات فرصت تازه‌ای یافت. او به‌همراه ۵ زن دیگر، نخستین زنانی بودند که در تاریخ ایران به مجلس راه یافتند.

در گام بعدی در دولت هویدا نماینده پارلمانی وزارت آموزش و پرورش شد و سپس نخستین وزیر زن تاریخ ایران شد. او در راستای ارتقای نظام آموزشی، درس عربی را از دروس اجباری دبیرستان‌ها حذف کرد و درنتیجه پای آخوندها را از وزارت آموزش و پرورش برید. با اصلاح قانون استخدامی بیش از ۵۰ هزار معلم حق‌التدریسی را به استخدام رسمی درآورد و چادر را در مدارس دخترانه‌ی ایران منسوخ کرد. همچنین به دنبال اعتراض شدید روحانیون که دیگر برای تدریس ارزیابی آموزشی و استخدام نمی‌شدند طرحی پیشنهاد اد که دروس آموزش قرآن، تعلیمات دینی و فقه در برنامه‌های درسی گنجانده شود. در این دوران سید محمد بهشتی، محمدجواد باهنر و محمد مفتح مشاوران پارسا بودند و بهشتی سال‌ها بودجه‌ای برای مرکز اسلامی هامبورگ از پارسا دریافت می‌کرد.

زمانی که انقلاب اسلامی در ایران به قدرت رسید، چهارسال از بازنشستگی او می‌گذشت. فعالیت سیاسی نداشت و به طبابت و فعالیت رادیویی پرداخته بود. در بهمن ۵۷ او خارج از ایران بود و دوستان و نزدیکانش توصیه‌ی اکیدی به داشتند که ایران بازنگردد اما او بازگشت. در بازگشت به ایران اموال خود و همسرش را مصادره شده یافت و هر دو بازداشت شدند. همسرش ازاد شد اما او به جرم افساد فی‌الارض محاکمه و در سن ۵۷ سالگی اعدام شد. حتی پس از اعدام نیز جمهوری اسلامی قبر او را دوبار با بولدوزر از بین برد و تا امروز نیز نامش بر سنگ گورش ثبت نشده تا از تخریب مجدد آن جلوگیری شود.

هاجر تربیت

از جمله زنان پیشرو در حوزه‌های اجتماعی و سیاسی بود. در انقلاب مشروطه به دنیا آمد و به واسطه‌ی شغل پدر که کارمند وزارت امور خارجه بود، در استانبول تحصیلات متوسطه را تمام کرد. به زبان‌های عربی، انگلیسی و فرانسه آشنایی داشت و در سفارت ایران در عثمانی مشغول شد. پس از ازدواج به ایران آمد و با تأسیس مؤسسات حقوق زنان، به فعالیت‌های خود ادامه داد. در سال ۱۳۱۴ در مراسم کشف حجاب در دانشسرای دختران در حمایت از این اقدام سخنرانی کرد. در کنار فعالیت‌های آموزشی گسترده‌ای که داشت، در زمان تأسیس بنگاه حمایت مادران و نوزادان، به عضویت هیأت مدیره‌ی آن درآمد و در نامگذاری و برگزاری روزمادر به این مناسبت نقش داشت. او بارها در روز مادر در مجلس سخنرانی کرد. در شهرداری تهران، وزارت کشور و بنیاد شیر و خورشید سرخ سمت‌هایی در حوزه‌ی حمایت از زنان و بهداشت و فعالیت‌های خیریه برعهده داشت و بنیانگذار بسیاری زیرشاخه‌های زنان در این نهادها بود. بعدها هم در مجلس با رای مناسبی نماینده شد و هم در سنا به سناتوری برگزیده شد. وی در سال ۱۳۵۲ به دلیل بیماری درگذشت. ۱۲۰ داستان ترجمه از انگلیسی و فرانسه، صدا مقاله‌ی علمی و ادبی و راسله‌ی زن در قرن بیستم از کتاب‌هایی هستند که از اون به یادگار مانده‌اند. او از تحسین‌کنندگان رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوی برای اصلاحات اجتماعی و قانونی در حقوق زنان بود.

بدرالملوک بامداد

در نخستین دسته‌ی دخترانی که به واسطه‌ی اصلاحات رضا شاه توانستند به دانشسرای عالی بروند قرار داشت. یازده سال بعد رئیس این دانشسرا شد. بعد از جنگ جهانی دوم به آمریکا رفت و در آنجا دکترای آموزش و پروش گرفت. در تمام این سال‌ها مؤسسات مختلفی را بنیان نهاد وهمراهی کرد که درباره حقوق زنان فعالیت می‌کردند. صاحب‌امتیاز مجله‌ی زن روز بود و در سال ۱۳۲۱ در رادیو برنامه‌ای برای مشاوره خانواده داشت. او همچنین دبستانی با نام بامداد تأسیس کردکه روش‌های نوین آموزش جهان آن‌روز در آن اجرا می‌شد.

 

این نام‌ها تنها چهار نمونه از تحولات شگرفی‌ست که در زندگی زنان در دوران رضا شاه و محمدرضا شاه پهلوی رخ داد. زنانی که پیش از آن باید انگشت به دهان می‌انداختند و سپس پاسخ درکوب را می‌دادند، به عالی‌ترین درجات اجتماعی رسیدند. برخی از آنها مانند نام‌هایی که ذکر شد و بسیاری دیگر، این رهایی و ارتقا را در راه ارتقاء جامعه و همراهی با رهاکنندگان به‌کار گرفتند و برخی دیگر همچون مریم فیروز، اشرف ربیعی (رجوی) و زهرا رهنورد علیه آن شوریدند و نابودش کردند.

 

 

#زنان #پهلوی #اصلاحات #حقوق_زنان #جامعه_باز #جامعه_باز_و_دشمنان_آن