نفت و گاز و فرصتهای پس از انقلاب
بهزاد احمدینیا
تابستان داغ سال ۱۳۵۳ مصادف با ۱۹۷۴ میلادی ایران به یک رکورد در سطح جهانی دست یافت و آن تولید ۶/۰۶ میلیون بشکه نقت در روز بود. این عدد با پایان سال ۵۳ برای همیشه (تا امروز) پایان یافت اما اثرگذاری و بیموامیدی که در صنعت نفت و گاز ایران باقیگذاشت هنوز هم بر تمامی سیاستها و دستاوردها سایه افکنده است.
بررسی فرصتها و دستاوردها در هر زمینهای نیازمند داشتن سابقه و دانستن شرایط حاکم به دوران و بسیاری جزئیات و نکات فنی و دقیق است اما شاید بتوان دربارهی صنعت نفت و گاز ایران، این کار را با کمترین پیچیدگی و بهزبان ساده انجام داد. برای این منظور، بهسراغ کلیدیترین عوامل و نتایج میرویم تا با کمترین پیچیدگی آماری بتوانیم به مقصود برسیم.
ابتدا به آنچه انقلاب اسلامی از حکومت شاهنشاهی تحویل گرفت میپردازیم تا بدانیم فرصتهایی که پس از آن وجود داشت، بر چه مبنایی بنیان نهاده شدهاند.
در نیمهی دوم سال ۱۳۵۷ زمانی که شعلههای خانمانسوز انقلاب ایران را فرامیگرفت قیمت جهانی نفت با جهشی معنادار از ۱۵ تا ۳۰ دلار افزایش یافت. بخشی از این افزایش ناشی از اعتصابهای گسترده در صنعت نفت ایران و فلج شدن تولیدی بود که رتبهی سوم و چهارم (در رقابت با عربستان این مقام جابجا میشد) جهان را در اختیار داشت. طی دهسال پایانی حکومت پهلوی، ایران توانسته بود نقطهی اوجی تاریخی یعنی تولید روزانه بیش از ۶/۰۶ میلیون بشکه در روز را تجربه و میانگین تولید بالاتر از ۵/۵ میلیون بشکه در روز را تثبیت کند. اگرچه اعتصابها و نابسامانیهای اجتماعی در نیمهدوم این سال، بهکلی کشور را فلج کرده بود اما بودجهی ۴۰ میلیارد دلاری ایران با تراز مثبت بزرگی همراه شد و نتیجهی آن این بود که کشور به اعتراف هاشمی رفسنجانی، با ذخیرهی ارزی ۱۰ میلیارد دلاری (در سال ۱۳۵۷ قیمت دلار ۱۰ تومان شد) تحویل انقلابیون شد.
بخشی دیگری از آنچه در صنعت نفت و گاز ایران تا سال ۱۳۵۷ رقم خورده بود، در حوزهی محصولات پترو-پالایشی بود. افتتاح و طرحریزی پالایشگاههای مدرن (آن روز) و بهروزرسانی تأسیسات موجود توانسته بود ایران را در زمرهی صادرکنندگان محصولات نفتی نیز قرار دهد. یک نمونه پالایشگاه آبادان با توان پالایشی ۶۰۰هزار بشکه بهعنوان بزرگترین پالایشگاه جهان شناخته میشد و محصولات آن از بالاترین استانداردهای روز برخوردار بود. از این پالایشگاه بهعنوان یکی از رکنهای پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم یاد میشود چه اینکه تأمین بخش قابلتوجهی از سوخت جت هواپیماهای متفقین (پس از اشغال ایران) برعهدهی این تأسیسات بود.
در حوزهی گاز نیز اگرچه هنوز خبری از پارس جنوبی و رتبهی نخست و دوم ذخایر جهان نبود اما تولید از میادین خاکی آغاز شده بود و در همان نخستین گامها صادرات این محصول به یکی از ابرقدرتهای جهان یعنی شوروی آغاز شد. انعقاد قرارداد برای صادرات گاز به شوروی موجب شد از یک سو صنایع سنگین مهم آنروز یعنی ماشینسازی، تراکتورسازی و فولاد با تکنولوژی قابل قبلو از شوروی به ایران منتقل و مهمتر از آن خط لولهای استراتژیک از جنوبیترین نقاط ایران به شمالیترین نقاط احداث شود و گاز را به مرزهای ارس و حتی ساحل خزر برساند. این خطلوله طی سالهای بعد به بنیاد شبکهسراسری گاز ایران تبدیل گردید.
این یک شمای کلی از آنچه در صنعت نفت و گاز ایران طی سالهای منتهی به ۱۳۵۷و با قیمت نفتی بین ۳ تا ۱۲ دلار رخ داد، بود.
فرصتها و دستاوردهای جمهوری اسلامی
از نیمهی دوم سال ۵۷ تا امروز ایران و جهان فراز و فرودهایی به مراتب شدیدتر از دوران پیشین را تجربه کردهاند اما برایند آنچه دنیا را بهپیش برده، در ایران نتیجهای معکوس داشته است. برای دستیابی به نتیجهی بررسیای که آغاز کردیم، ابتدا از مهمترین منبع درآمدی جمهوری اسلامی یعنی نفت و گاز شروع میکنیم.
از ابتدای انقلاب بهای جهانی نفت بین ۱۵ تا ۱۳۸ دلار در هر بشکه تغییر داشته که میانگین قیمتی در محدودهی ۵۰ دلار را میتوان برای آن درنظر گرفت و در صورتی که میانگین صادرات ایران در این بازهی زمانی را روزانه ۱/۵ میلیون بشکه درنظر بگیریم (باتوجه به اینکه در اوج صادرات روزانه ۳ میلیون و در سالهای اخیر و اوج تحریم ۳۰۰هزار بشکه صادر شده است) با احتساب ۴۵ سال حکمرانی، جمهوری اسلامی یک تریلیون ودویست و سی و دو میلیارد دلار (۱۲۳۲۰۰۰۰۰۰) درآمد فقط از صادرات نفت داشته است. اگر این عدد کمی گیج کننده است کافیست بدانیم فقط درآمد نفتی دوران ریاست جمهوری احمدینژاد، از کل درآمد نفتی تاریخ ثبت شدهی صادرات نفت ایران بالاتر بود.
طی اینسالها نهتنها تولید نفت ایران نتوانست به قلههای پیشین دستیابد بلکه در سالهای پایانی قرن (۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲) تولید نفت به سطحی که در سال ۱۳۳۰ یعنی زمان ملی شدن نفت بود بازگشت. در سال جاری بنابر ادعای وزارت نفت ایران، این تولید احیا و به مرز ۳ میلیون بشکه رسیده اما مشخص نیست عدد ادعایی با چه روشی، با کدام بودجه یا سرمایهگذاری و حتی با کدام بازسازی و تزریق گاز بهدست آمده و صادرات حاصل از آن با چه قیمتی انجام شده است. در حال حاضر بنابر آمارهای رسمی، سهم ایران از بازار جهانی نفت صفر و در بازار سیاه نیز نزدیک به ۵۰ درصد است.
نزدیکترین بخش به نفت یعنی صنایع پتروپالایشی که در دوران جنگ بزرگترینها و مهمترین اعضای خود را نابود شده دید، امروز با افزایش عددی تأسیسات در جایگاهی بالاتر از اعداد پیش از انقلاب رسیده و توان پالایشی داخل ایران به مرزهای ۲ میلیون بشکه رسیده است اما تراز مصرف بسیار فاجعهبار است. پالایشگاه آبادان همچنان بزرگترین پالایشگاه ایران و بزرگترین تامین کنندهی بنزین ایران است. بهغیر دورهی محدودی بین سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰، ایران در تمام دوران پس از انقلاب واردکنندهی بنزین بوده و از تحریم فروش بنزین اوباما در دوران تنشهای هستهای بهعنوان عاملی برای «نرمش قهرمانانه»ی علی خامنهای یاد میشود. مازوت تولیدی در پالایشگاههای ایران بهدلیل تکنولوژی منسوخ شدهی آنها یکی از ناسالمترین انواع مازوت است و ۵۰ درصد از نفتی که تحویل پالایشگاهها میشود به محصول تبدیل میگردد. از سال ۲۰۲۰ به این سو، هرگونه مصرف این محصول بهعنوان منبع انرژی در تمامی جهان و حتی حمل و نقل دریایی ممنوع شده و اکنون ایران این محصول خطرناک را در نیروگاههای شهری و صنایع فولاد و سیمان در کورهها میسوزاند. همچنین بهغیر پالیشگاه ستاره خلیجفارس و پالایشگاه شازند، بقیه واحدهای پالایشگاهی ایران قادر به تولید بنزین یورو۵ در ابعاد بزرگ نیستند و از این نظر نیز محصولات بنزین ایران با استانداردهای بینالمللی فاصلهی چشمگیری دارد.
درحوزهی گاز، با کشف منابع بزرگی مانند پارس جنوبی که بزرگترین میدان گازی متعارف شناختهشدهی جهان است، ایران رتبههای نخست و دوم را از نظر منابع گاز از آن خود کرده اما مدیریت نشدن مصرف داخل، ارائهی ارزان گاز به واحدهای مسکونی و صنعتی و نبود سرمایهگذاری در بخش تولید بهدلیل انزوای اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی موجب شده تراز گاز ایران باوجودی که در بین ۵ تولید کنندهی برتر جهان است، منفی باشد. امسال نیز در زمستان ایران بنا دارد تا روزانه ۲۵۰ میلیون مترمکعب کسری گاز خود را از طریق روسیه و ترکمنستان وارد کندو جایگاه صادرات خود را به واردات باخته است. این در شرایطیست که سیاستهای مقابله با آلایندگی و گذار از ذغالسنگ و نفت در جهان، زمینهای عظیم برای صادرات گاز ایجاد کرده و کشور قطر که در پارس جنوبی رقیب ایران است و تنها منبع گازیای که در اختیار دارد بخش جنوبی این میدان است، طی سال ۲۰۲۳ قراردادهایی به ارزش بیش از ۴۰ میلیارد دلار برای توسعهی تمامی بخشهای صنعت گاز خود و صادرات آن طی دهههای آینده به امضا رسانده است.
قیمت دلار امروز مرزهای ۵۰ هزار تومان را درنوردیده و جمعیت ۸۵ میلیونی ایران با مشکلات عدیده از جمله دسترسی به داروهای موردنیاز، مهاجرت نیروهای متخصص و بهویژه پزشکان و پرستاران مواجه هستند. صنعت نفت و گاز با هشدارهای پیاپی دربراهی فروپاشی در صورت نبود سرمایهگذاری کلان (اعلام نیاز ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری) روبروست. داشتن این مجموعه دادهها خود گویای دستاوردهای جمهوری اسلامی در مقابل فرصتهای این نظام در عرصهی نفت و گاز است. نیازی به توضیح بیشتر ندارد.
#نفت #گاز#جمهوری_اسلامی
@aposiran