یخبندان نارنجی
انقلاب اوکراین، چهرهی قرن را تغییر داد
بیست سال پیش چنین روزهایی دمای هوا نزدیک به ۱۵ درجه زیر صفر بود. حتی شهریور هم دما به صفر رسیده بود اما در آذرماه دیگر بیرون ایستادن آسان نبود. چشمها نگران از نتیجهی مبارزهای که چندماه جریان داشت، میدان استقلال را میکاوید.
رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۴ اوکراین از بهار آغاز شده بود. دو ویکتور، یکی یوشچنکو دیگری یانوکوویچ در آن پیشتاز بودند. یوشچنکو چند سال پیش از دولت فعلی جدا و رهبر مخالفان شده بود و یانوکوویچ از پشتیبانی پوتین و دولت فعلی برخوردار بود. در ابتدای راه، یوشچنکو رنگ نارنجی را برای کمپین انتخاباتی خود برگزید و یانوکوویچ آبی را رنگ خود اعلام کرد. رقابتهای تبلیغاتی و مناظرهها با شدت در جریان بود و دو رقیب اصلی دوشادوش هم به پیش میرفتند که در شهریور پس از یک میهمانی شام، یوشچنکو ناپدید شد. تجمعهای انتخاباتی و رهبری کمپین او بدون هیچ اعلامی زیر نظر یولیا تیموشنکو، نخستوزیر انتخابی او اداره میشد و تنها به این بسنده شد که گفتند یوشچنکو بیمار شده و برای درمان به اتریش رفته است. یکماه بعد و درست چند روز مانده به روز انتخابات، یوشچنکو به صحنه بازگشت اما با چهرهای درهم ریخته و تغییر یافته که همه را شوکه کرد. گزارشها حاکی از آن بود که او با سم دیوکسین مسموم شده و در آستانهی مرگ بود اما بهلطف مراقبتهای پزشکی فقط صورتش از فرم افتاده و توانسته زنده به انتخابات بازگردد. هرگز مشخص نشد چه کسی در پس این ترور بود اما این روش بارها از سوی روسیه در مقابل مخالفان بهکار گرفته شده است.
دور نخست انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد و دو رقیب تنها با چند صدم درصد اختلاف توانستند حداقل لازم برای دور دوم را بهدست بیاورند. دو نفر دیگر که یکی بیشتر از ۸درصد و دیگری کمتر از ۲ درصد آرا را داشتند از گردونه حذف شدند. نامزد ۸ درصدی به کمپین یوشچنکو پیوست و انتخابات به نوامبر (کمتر از ۲۵ روز بعد) برای دور دوم موکول شد. باوجود نتایج دور نخست و نظرسنجیها، دولت اعلام کرد که یانوکوویچ توانسته با کسب ۷۰درصد آرا پیروز شود. این نتیجه که از ظهر روز رایگیری ارام آرام اعلام میشد، کمپین نارنجیها را تا غروب به میدان استقلال کیف و میادین اصلی شهرهای حامی یوشچنکو مانند لویو آورد. معترضان اعلام کردند که در نتایج انتخابات تقلب شده و باید انتخابات تجدید شود.
اعتراضات سراسری و سوگند غیررسمی
روز و شبهای استخوانسوز زمستان اوکراین نتوانست معترضان را از خیابانها براند و پلیس ضد شورش هم بنا به دلایلی که بعدتر مینویسم، دخالت جدی نکرد. بنابر آمارها، نیمهی غربی کشور به یوشچنکو رای داده بود و نیمهی شرقی نزدیک به روسیه، از یانوکویچ حمایت کرده بود. دونتسک و لوهانسک دو ایالتی بودند که بالاترین آرا را به نامزد تحت حمایت روسیه داده بودند.
کمپین نارنجی به دیوان عالی اوکراین شکایت و تقاضای ابطال انتخابات را کرد اما همزمان سوشچنکو با حضور در پارلمان و در جلسهای که نیمی از نمایندگان حضور داشتند و غیررسمی بود، سوگند ریاستجمهوری خورد. این اقدام شور و حرارت بیشتری را به خیابانهای یخزدهی اوکراین آورد.
پلیس ضد شورش در تمامی مراکز شهری حضور داشت اما همزمان ۱ میلیون نفر هر روز در میدان استقلال کیف حاضر بودند. یکی از بهیادماندنیترین صحنهها، نصب گل از سوی معترضان بر سپرهای پلیس ضدشورش بود. در آخر روز سوم دسامبر دیوان عالی رای به ابطال انتخابات و برگزاری مجدد آن در ۲۶ دسامبر داد. اینبار انتخابات تحت نظارت دقیق برگزار و یوشچنکو در آن بهپیروزی رسید اما این پایان ماجرا نبود.
رویدادهای تاریخساز انقلاب اوکراین
انقلاب نارنجی یا روز «آزادی و غرور» یا حتی انقلاب مخملی نامهایی بود که برای مبارزات دموکراتیک اوکراین ارائه شد. تقابل میان نیروهای طرفدار پوتین و نوگرایانی که تمایل به اتحادیه اروپا داشتند، چند سال بعد منجر به اشغال کریمه از سوی روسیه و سپس جنگ امروز اوکراین شد. ایالاتی که آن روز به یانوکویچ رای دادند، امروز در اشغال روسیه هستند.
در این بین یکی از مهمترین نکاتی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که بنابر برآوردها ۱۸ تا ۲۱ درصد از جمعیت ۴۷ میلیونی آن روز اوکراین در انقلاب نارنجی شرکت کردند. این میزان از مشارکت، از نظر جامعهشناختی، حداقل موردنیاز برای ایجاد یک تغییر پایدار در ساختارهای سیاسی-اجتماعی محسوب میشود. برای درک بهتر این موضوع، باید بدانیم که در جریان آنچه «جنبش سبز» در ایران نامیده میشود، حداکثر ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ۸۰ میلیونی در تمام ماههای اعتراضات به شکلی درگیر اعتراضات شدند و تنها ۳ میلیون نفر در بزرگترین روز اعتراضات در یک تجمع حضور داشتند که این بسیار کمتر از حداقل مورد نیاز بود.
انقلاب اوکراین همچنین برای نخستین بار اتفاقاتی را در تاریخ بشر رقم زد. این نخستینبار بود که یک انقلاب مدرن با اتکا به نمادهای مدنی مانند رنگ و کمپین انتخاباتی شکل گرفته و موفق شد. پس از اوکراین در گرجستان و قرقیزستان نیز رویدادهای مشابهی بهوقوع پیوست و واژهی «انقلاب مخملی» رسما وارد ادبیات سیاسی-اجتماعی ما شد.
انقلاب نارنجی اوکراین، نخستین استفاده از شبکههای اجتماعی برای سازماندهی و اطلاعرسانی را در قرن جدید رقم زد. معترضان با استفاده از شبکههای اجتماعی آنروز و اتکا به اینترنت توانستند انحصار اطلاعرسانی دولتی را شکسته و همچنین به سازماندهی گسترده دست بزنند. این نخستین استفاده، بهدلیل اینکه با رهبری میدانی مشخص و سردمداری احزاب مشخص انجام شد، نهایتا به پیروزی انجامید.
یکی از عجیبترین رویدادها در اوکراین، حمایت دستگاههای اطلاعاتی-نظامی از معترضان بود. دولت که در کنترل طرفداران روسیه بود در روزهای نخستین اعتراضات انتخابات ریاستجمهوری، دستور سرکوب آنرا صادر کرد. در پایان هفتهی نخست اعتراضات که جمعیت حاضر در میدان استقلال کیف از یک میلیون فراتر رفته بود، رئیس پلیس اوکراین دستور انتقال نیروهای ضدشورش و آغاز سرکوب را صادر کرد. در همین زمان تماسهایی از سوی سازمان اطلاعات مرکزی اوکران و رکن اطلاعات ارتش با او برقرار شد که در آن به او هشدار دادند از سرکوب و خشونت پرهیز کند. برخلاف انتظار، لحن این هشدارها بهقدری جدی بود که پلیس از دخالت جدی منصرف و تنها به حفاظت از اماکن مهم اکتفا کرد.
در مجموع انقلاب اوکراین، فصل تازهای از مبارزات دموکراتیک را رقم زد که بدون برهم زدن چارچوب سیاسی کشور توانست تغییرات اساسی موردنظر مردم را ایجاد کند.
نکته: دیدگاههای ابراز شده در این نوشتار لزوما بازتاب سیاستهای «موسسه ترویج جامعه باز» نمیباشد.