سوگیری یا تعصب گذشتهنگر چیست؟
سوگیری گذشتهنگر
تعصب گذشتهنگر نوعی از سوگیری شناختی است که فرد رخدادهای عموماً تصادفی را بیش از حد معقول جدی میگیرد. معمولاً به این سوگیری، پدیدهی «من از اول میدونستم» نیز می گویند.
برخی از مثالها چنین هستند:
– پس از اتمام مسابقه، اصرار بر اینکه من از اول میدانستم چه تیمی قرار است این مسابقه فوتبال را ببرد.
– باور بر اینکه شما از اول میدانستید که یک کاندیدا قرار است برندهی انتخابات شود.
– بعد از اینکه در یک شیر یا خط باختید بگویید از اول میدانستید که شما نخواهید برد.
– مرور سوالات یک امتحان و این فکر که شما جواب سوالاتی را که پاسخ ندادید، میدانستید.
– باور به این که شما میدانستید کدام سهام بورس قرار است سودآور شود.
علی رغم اینکه همهی آدمها اعتقاد دارند که منطقیاند و عاقلانه رفتار میکنند، واقعیات نشان میدهند که انسانها به طور مدام تحت تاثیر تعصبهای شناختی (یا سوگیریهای شناختی) هستند. این گونه از سوگیریها، تفکر دقیق را مختل کرده، بر باورهایمان تاثیر میگذارند، و تصمیمات و داوریهایی را که فرد به طور روزمره اتخاذ میکند، منحرف میکنند.
گاهی این تعصبات نسبتاً واضح اند و خودتان نوع خاصی از سوگیری را در خود یا دیگران تشخیص میدهید. در مواردی اما این تعصبات خیلی ظریف هستند و برای خود فرد تقریباً غیرقابل تشخیص.
اما چرا این سوگیریها رخ می دهند؟ «توجه» یک ابزار محدود برای انسان است. یعنی اینکه ما نمیتوانیم به همهی جزئیات و رویدادهای خُرد در فرایند شکلگیری تفکرات و عقایدمان توجه کنیم. از این رو، معمولا از میانبرهای ذهنی بهره میبریم که توانایی ما را در ارزیابی تسریع میکنند اما در عین حال گاهی ما را به وادی تعصب درمیاندازند.