وزیر کشور میگوید که «افسردگی در ایران، یک حرف بیربط است»؛ آیا ادعای او درست است؟
یوحنا نجدی
احمد وحیدی، وزیر کشور روز ۲۲ مردادماه طی سخنانی در همایشی به مناسبت روز ملی تشکلها و مشارکتهای اجتماعی گفت: «یکی از القائات این است که میگویند جامعه ما دچار افسردگی است که این حرف غلط و بیربطی است».
آیا ادعای او درست است؟ و جامعه ایران در حال حاضر، با مشکل افسردگی روبرو نیست؟
کارشناسان و حتی بسیاری از افراد و نهادهای مسئول در جمهوری اسلامی بارها از افزایش شدید میزان افسردگی در میان مردم ایران خبر دادهاند به طوری که این بحران، به افزایش آمار خودکشی در ایران دامن زده است. برخی آمارها نیز از کاهش سن آغاز افسردگی به میان دانشآموزان و وضعیت نگرانکننده افسردگی در گروههای شغلی مختلف همچون پرستاران خبر میدهند.
از این رو، سخنان احمد وحیدی درباره «غلط و بیربط» بودن افسردگی در ایرانیان، ادعایی گمراه کننده است؛ ادعایی برای گمراه کردن افکار عمومی نسبت به هشدارها و گزارشهای پرشمار درباره آمار بالای افسردگی و همچنین زمینههای بروز این بحران در جامعه ایران.
در یکی از آخرین گزارشها، روزنامه همشهری، چاپ تهران مهرماه سال گذشته در گزارشی از افسردگی به عنوان «صدرنشین اختلالات روانی ایرانیان» نام برد و از قول یک مقام مسئول در وزارت بهداشت ایران نوشت که حدود ۱۳ درصد از مردم ایران دچار افسردگی هستند.
رئیس سازمان امور اجتماعی کشور هم در بهمن ماه سال ۱۳۹۹ با اشاره به افزایش سالانه چهار تا پنج درصدی خودکشی در ایران طی هفت سال گذشته، از افسردگی به عنوان یکی از دلایل اقدام به خودکشی یاد کرد و گفت که علائم افسردگی، استرس و اضطراب در میان مردم ایران، «۳۰ درصد» افزایش یافته است.
جامعه ایران البته سالهاست که با مشکل افسردگی دست و پنجه نرم میکند. از جمله در بهار سال ۱۳۹۶ دفتر سلامت روانی و اجتماعی وزارت بهداشت جمهوری اسلامی اعلام کرد که بیش از ۲۶ درصد از شهروندان بزرگسال ایران به افسردگی و اختلالات اضطرابی دچار هستند.
کسال پیش از آن نیز وزیر وقت بهداشت گفته بود که آمار افسردگی در جامعه ایران آنچنان بالا رفته که «این موضوع نیاز به درمان دارد». او همچنین از گروههای سیاسی خواسته بود تا افسردگی و ناامیدی بیشتری به جامعه تزریق نکنند.
حدود ده سال پیش نیز مقامهای آموزش و پرورش با اشاره به نتایج آزمون تحلیل رفتاری از دانشآموزان، درباره شیوع قابلملاحظه افسردگی در بین «دانشآموزان پایه سوم راهنمایی و اول دبیرستان» هشدار دادند.
بسیاری از کارشناسان از عواملی همچون «وضعیت اقتصادی، بیکاری، درآمد پایین و فقدان چشمانداز روشن از آینده» به عنوان مهمترین دلایل در بروز و افزایش آمار افسردگی در ایران یاد میکنند.
فعالان صنفی نیز بویژه از زمان شیوع کرونا، از آمار بالای افسردگی در میان گروههای شغلی مرتبط با کادر درمان خبر میدهند و از جمله نگرانکنندهترین آنها، پرستاران هستند. دبیرکل خانه پرستار ایران در مهرماه سال گذشته گفت که افسردگی در میان پرستاران زن بیشتر از مردان است. چندی پیش از آن یک عضو شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی ایران، با اشاره به نتایج یک مطالعه گفته بود که بیش از ۳۸ درصد از پرستاران در بیمارستانهای ملایر، «دارای افکار خودکشی بوده یا برای آن آمادگی داشتند».
در بررسی نهادهای معتبر بینالمللی از میزان شادی و افسردگی نیز جامعه ایران تاکنون بارها در انتهای جدول احساس خوشبختی و سعادتمندی قرار گرفته است. از جمله آنها، سازمان ملل متحد در اواخر اسفندماه گذشته در گزارش سالانه «سعادت جهانی» اعلام کرد که مردم ایران از لحاظ سعادتمندی، در میان ۱۴۶ کشور در رتبه ۱۱۰ قرار دارند.
تمامی این آمارها و گزارشهای رسمی حاکی از آن است که بخشها و گروههای سنی مختلف در جامعه ایران، از دانشآموزان تا پرستاران، سالهاست که با بحران افسردگی دست و پنجه نرم میکنند. از این رو، سخنان احمد وحیدی، وزیر کشور در دولت ابراهیم رئیسی مبنی بر «غلط و بیربط» بودن افسردگی در جامعه ایران، ادعایی گمراه کننده است؛ او با این سخنان سعی میکند تا افکار عمومی را از اینهمه آمار و گزارشهای رسمی منحرف کند.