آکادمی جنبش, یادداشت

شورش، جنبش، انقلاب؛ مثلث تغییر از بیرون

در جامعه‌شناسی و به‌طور کلی «علوم انسانی» جامعه به‌عنوان یک موجود زنده درنظر گرفته می‌شود که تمامی ویژگی‌های یک انسان مفرد را به‌صورت یک کل متشکل از انسان‌ها در خود دارد.

شورش، جنبش، انقلاب؛ مثلث تغییر از بیرون

نویسنده: بهزاد احمدی نیا

آنگاه که نظام‌های سیاسی-اجتماعی در یک جامعه ساختارهای قانونی، مشروعیتی و سازمانی را برای ایجاد تغییر یا تغییرات مورد نظر جامعه نداشته باشند، جامعه این تغییرات را بیرون از قدرت و نظام حاکم پیگیری خواهد کرد. همانگونه که می‌دانیم، در جامعه‌شناسی و به‌طور کلی «علوم انسانی» جامعه به‌عنوان یک موجود زنده درنظر گرفته می‌شود که تمامی ویژگی‌های یک انسان مفرد را به‌صورت یک کل متشکل از انسان‌ها در خود دارد. این موجود زنده بی‌شک همچون هر حیات دیگری، برای ادامه‌ی بقا نیازمند تغییرات و انطابق با شرایط بیرونی و درونی خود است و موظف است موانع موجود بر سر راه این تغییرات را از میان بردارد یا اینکه به زوال و نابودی تن دهد.

در مجموعه نوشتارهایی که از این پس در وبسایت جامعه‌ی باز منتشر خواهد شد، به بررسی شباهت‌ها، تفاوت‌ها، لازمه‌ها و نمونه‌های این مثلث خواهیم پرداخت.

در وضعیت طبیعی و در یک جامعه‌ی مدرن و پویا،سازوکارهایی برای ایجاد تغییرات و همسویی و همراهی با نیازهای جامعه و محیط بیرون درنظر گرفته و محافظت می‌شوند. با این هدف که چارچوب را از تنش و تغییرات اساسی دور نگهدارند. چرا که هرگونه تغییر در چارچوب موجب تنش‌های طولانی‌مدت در جامعه و زیان به منافع ملی و هدررفت منابع خواهد شد. از این نظر، نظام‌هایی که چنین مکانیزیمی ندارند در مقابل نظام‌های دیگر آسیب‌پذیرتر و نزدیک‌تر به زوال هستند. آنچه واضح است، بسته ماندن راه تغییرات و ارتقاء در هر جامعه‌ای تا به‌امروز موجب فروپاشی در یکی از ساختارهای آن را فراهم آورده و ساختار سیاسی آسیب‌پذیرترین این ساختارهاست.

اگرچه ملاک و معیارهایی برای تفکیک انواع روش تغییر اجتماعی وجود دارد که می‌توان به آنها استناد کرد اما استاندارد قطعی وجود ندارد. روش‌های تغییر می‌توانند در گذر زمان تغییر فرم داده و از یکی به دیگری تبدیل شوند. تفاوت‌های زیادی میان انواع تغییر وجود دارد که موجب شده درباره‌ی هرکدام از آنها ده‌ها کتاب و مقاله نوشته شود. اما برای کوتاه‌شدن و نتیجه‌ی بهتر، به برخی ویژگی‌های بارز هر کدام از روش‌ها می‌پردازیم که بدون آن ویژگی‌ها در واقع آن رویداد باید در جایگاه دیگری دسته‌بندی شود. مثلا انقلاب بدون وجود رهبری مشخص و متمرکز امکان‌پذیر نیست. در ادامه آغاز بحث را پیش از بسته‌شدن راه‌ها می‌گذاریم، جایی که هنوز اصلاح ممکن است.

اصلاحات 

این مرحله از تغییرات از داخل قدرت یا با کمک و استفاده از پتانسیل‌های موجود در نظام حاکم انجام می‌شود. در این شکل از تغییرات با اتکا به یک یا چند راهکار موجود در قانون می‌توان تغییرات موردنیاز جامعه را پیش‌برد. اصلاحات ممکن است از بالای هرم قدرت کلید بخورد (مانند اصلاحات ارضی در دوران محمدرضا شاه) یا از سوی نیروهای کنشگر هم‌آورد اما همراه با حاکمان و از طریق نفوذ به دایره قدرت پیگیری شود (مانند آنچه در حزب کممونیست چین رخ داد). در این شکل از تغییر، آنچه برای ادامه و ارتقاء مورد نیاز جامعه است با کمترین هزینه و تنش در یک یا چند دوره‌ی زمانی حکومتی (انتخابات) رخ می‌دهد و جامعه به آرامی در ریلی تازه قرار می‌گیرد.

شورش 

یکی از روش‌های تقابل میان نظام حاکم بر جامعه و خواسته‌های اجتماعی‌ست. می‌توان این نوع از تعامل را ابتدایی‌ترین، کوتاه‌ترین و کم نتیجه‌ترین نوع از تعامل برای تغییر برشمرد. در شورش‌ها معمولا رهبری وجود ندارد، خواسته‌های مدون و قابل دستیابی نیستند، هدف‌گذاری از تغییر به تقابل محض تغییر می‌کند و خشونت بخش جدایی‌ناپذیر آنهاست. بهترین شورش‌ها از نظر کسب موفقیت بسیار ناپایدارتر از بدترین انواع دیگر تغییر هستند. شورش‌ها ممکن است از دایره‌ی جغرافیایی بسیار محدود و کوچک مانند یک استادیوم فوتبال آغاز شوند و به‌سرعت در جامعه منتشر گردند یا اینکه در محدوده‌ای مشخص باقی بمانند. از آنجا که در شورش استفاده از خشونت و تخریب بارزترین ویژگی حرکت است، دست طرف مقابل را باز می‌گذارد تا او هم از حداکثر ظرفیت خود برای خشونت استفاده کند.

شورش‌ها معمولا در واکنش به یک تصمیم، خبر یا حتی ممکن است رویدادی نامربوط به موضوع اصلی رخ ‌دهند که موجب بروز خشم فروخفته در جامعه می‌شود. موتور محرک شورش‌ها، خشم عمومی و نارضایتی است. نمونه‌ی این وقایع را در شورش نجف آباد اصفهان در مقابل اعلام خبر بازداشت خانگی آیت‌الله منتظری می‌توان دید. آخرین مورد از شورش گسترده در ایران، در واکنش به خبر گرانی بنزین در آبان ۱۳۹۸ و سپس در واکنش به خبر کشته شدن مهسا امینی در مهرماه ۱۴۰۱ به دست گشت ارشاد رخداد.

جنبش

هر چه شورش‌ها کوتاه و گذار و معمولا ناکارآمد هستند، جنبش‌ها تداوم و نتیجه دارند. یک جنبش معمولا یک یا چند رهبر یا شورای رهبری دارد که با یکدیگر تعامل و همراهی دارند. نمی‌توان جنبشی را متصور شد که دو رهبر داشته باشد که با یکدیگر دشمن هستند و اختلافات بنیادین دارند. این شکل از تغییرات اجتماعی میان مدت یا بلند مدت است، خواسته‌های مشخص و دستیافتنی دارد و در آغاز راه قصد آن براندازی نظام سیاس، اجتماعی یا اقتصادی نیست. در واقع جنبش‌ها نوعی از اصلاحات هستند که چون از داخل قدرت امکان‌پذیر نشده‌اند، به بیرون از نظام آمده و با استفاده از نیروهای اجتماعی قصد مجبور ساختن نظام حاکم به تغییر را دارند.

در یک جنبش اجتماعی، توقف تا حصول به نتیجه متصور نیست. جنبش‌ها با حذف رهبران، تغییر موضع آنها یا تغییر افراد متوقف نمی‌شوند. نمونه‌های بسیاری از جنبش‌ها در دوران مدرن وجود دارد که از آن جمله جنبش سیاه‌پوتان در آمریکا، جنبش برابری خواهی آفریقای جنوبی و حتی جنبش گاندی در هند را می‌توان برشمرد. به‌ویژه جنبش سیاهپوستان در آمریکا و آفریقای جنوبی نمونه‌ی بارزی از تداوم جنبش پس از حذف یا تغییر رهبری‌ست. درواقع از آنجا که جنبش از نیاز و خواسته‌ای عمیق در دل جامعه نشأت می‌گیرد، پایان آن تنها با رسیدن به آن خواسته‌ها رقم می‌خورد.

انقلاب

شاید بتوان آن‌را مجموعه‌ای تکامل یافته از تلفیق شورش و جنبش نامید. جایی که تغییرات به سرعت، با خشونت و پایدار هستند. در انقلاب هم خشونت و تخریب شورش را می‌توان دید و هم انسجام و رهبری جنبش مشهود است. در قرن بیت و یکم نشان بارز انقلاب داشتن ایدئولوژی بود. این اصل آن‌قدر بنیادی و مفروض بود که حرکت‌های فاقد ایدئولوژی بلافاصله از زمره‌ی انقلاب‌ها حذف می‌شدند اما در قرن بیت و یکم این اصل بخش بزرگی از اعتبار خود را از دست داده است. انقلاب نیازمند پایگاه اجتماعی مشخص است. مانند یک جنبش، در یک انقلاب نیز جلوداری وقایع را یک طبقه، صنف یا حتی نژاد خاص برعهده دارند. انقلاب‌ها طولانی مدت نیستند و هدف اصلی آنها پایین کشیدن تمام چارچوب موجود و ایجاد سازمانی تازه است. درواقع نمی‌توان حرکتی را که تمام چارچوب را هدف نمی‌گیرد انقلاب نامید.

این تعاریفی کوتاه و ملموس از مثلث تغییرات خارج از قدرت بود. در نوشتارهای بعدی به مباحث تخصصی‌تر و بررسی نمونه‌های تاریخی از هرکدام از این موارد می‌پردازیم.

 

#جنبش #انقلاب #شورش #تغییرات_اجتماعی #اصلاحات #مهسا_امینی #جامعه_باز #جامعه_باز_و_دشمنان_آن