زندانی سیاسی در ایران- امضا محفوظ
پس از سالها انتظار برای مشاهده دگرگونی در اوضاع و شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور، نه تنها هیچ بهبودی ایجاد نشده بلکه شاهد به بار آمدن خسرانهای بیشتری برای کشور هستیم به طوری که صبر مردم به پایان رسیده و آرزوی خلاص شدن از این وضعیت را دارند. حکومت به جای تجدیدنظر در رویکرد و رویه خود، بر عکس، مواضع افراطیتری اتخاد میکند. شرایط غیرقابل تحمل زندگی در ایران، بیش از هر جنبه دیگری باید از بعد سیاسی مورد بررسی قرار گیرد. سیاست در جمهوری اسلامی بر شالودهای ایدئولوژیک استوار است که پیامدهای منفی گستردهای را در پی داشته است. حکومتی ایدئولوژیک چون جمهوری اسلامی بدون توجه به اصل تقدم فرد، در صدد تهی کردن افراد از هویت شخصی و سعی در تبلیغ شکلی از «انسان راستین» است که دلخواه حکومت میباشد. انسان کامل در تز جمهوری اسلامی یکی از مفاهیم ضد آزادی، ضدهویت شخصی افراد و البته دوزخآفرین است. وجه مشترک بسیاری از حکومتهای تمامیتخواه در این است که فرد در آن ارزشی ندارد. به جای فرد، یک عنصر جمعی که میتواند یک طبقه، نژاد و یا یک امت واحد باشد، رسالتی تاریخی را بر عهده میگیرد و این گروه نهایتا وارث ملک زمین خواهد بود. جمهوری اسلامی مانند هر حکومت تمامیتخواه، اجازه نمیدهد که فرد «خودش» باشد و خودش تصمیم بگیرد چگونه فکر کند و راه و روش زندگیاش را خود برگزیند. چنین حکومتی برای فرد، حریم شخصی قائل نیست و سعی در اعمال قدرت جهت شکل دادن به عقاید و منویات شخصی افراد دارد تا از او به زعم خود یک «انسان راستین» بسازد؛ بیان نظرات و دیدگاههایی که با تز حکومت انطباق ندارند را بر نمیتابد و همواره بر یک دیدگاه و موضع ثابت پافشاری میکند؛ هر آنکس که تز رسمی حکومت را قبول نداشته باشد، «دشمن توطئهگر» و «خود فروخته به اجانب» معرفی میشود.
هدف دیگری که جمهوری اسلامی همچون تمامی حکومتهای تمامیتخواه نسبت به آن اهتمام میورزد، «بهشتسازی» و آرمان خوشبخت کردن امت و حتی ساختن بهشت بر روی زمین از طریق صدور مدل حکومتی خود به خارج است که در اصل ۱۵۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی هم منعکس شده است. این «آرمانگرایی تخیلی» که در شکل یک برنامه سیاسی برای جهان تدارک دیده شده، توسط همان انسانهای راستین و یک شکل و یک فکر محقق خواهد شد و مقرر است که تمامی جهانیان را خوشبخت کند. اما قریب به ۴ دهه حکمرانی جمهوری اسلامی حکایت از سرنوشتی تلخ برای مردم دارد. عملکرد این حکومت گواهی است بر آن جمله معروف کارل پوپر که گفت: «هر گونه تلاشی از برای گستردن بهشت بر زمین، بیشک دوزخ به همراه خواهد آورد. این بهشتپردازیها است که عدم تساهل میگسترد و جنگهای مذهبی راه میاندازد و میخواهد روح انسانها را با تفتیش و شکنجه رهایی دهد»؛
حاصل چهار دهه حکمرانی جمهوری اسلامی نیز همین فاجعه است. مقابله با رشد استعدادهای درونی فرد، حاصلی جز جلوگیری از رشد و تعالی جامعه ندارد. تلاش در جهت قبضه کردن تمامی داشتهها و ثروتها و فعالیتهای اقتصادی و اختصاص آن به دیوانسالاری دینی، تغذیه گروههایی چون حزبالله و … حاصلی جز تصعیف اقتصاد و بیکاری جوانان ندارد. سرنوشت زمامداری این حکومت، زندگی در فضایی آزار دهنده و ناامن، درگیر شدن در تند باد بحرانهای مزمن و بیثباتی است. حکایت همان فضیلتی است که رذیلت به بار آورد.