آکادمی جنبش, حکمرانی خوب, زن،زندگی،آزادی, یادداشت

شورش، فریادی برای تغییر

شورش یا شوریدنِ جامعه علیه حاکمان یا گروهی خاص در قدرت، یک حرکت معمولا واکنشی، سریع و خشونت‌آمیز است.

نویسنده: بهزاد احمدی نیا

در مجموعه نوشتارهایی که درباره‌ی تغییرات اجتماعی آغاز کرده‌ایم، از این پس به مسیرها و روش‌هایی که یک جامعه برای تغییر مناسبات حاکم بر خود در پیش‌ می‌گیرد خواهیم پرداخت. همچنین از دیدگاه جامعه‌شناسی و علوم اجتماعی-سیاسی به تشریح ویژگی‌ها، لازمه‌ها و آسیب‌های هر کدام از انواع تغییر خواهیم پرداخت. در نوشتار پیشین «شورش، جنبش، انقلاب- مثلث تغییر از بیرون» به تعریف‌های ابتدایی و تفاوت‌های کلی این سه روش اصلی پرداختیم. اکنون در این نوشتار شما را با اصول، ویژگی‌ها و نتایج شورش آشنا می‌کنیم.

شورش یا شوریدنِ جامعه علیه حاکمان یا گروهی خاص در قدرت، یک حرکت معمولا واکنشی، سریع و خشونت‌آمیز است. آنگاه که نارضایتی عمومی در یک جامعه (این جامعه می‌تواند یک منطقه، یک شهر، تمامی یک کشور، یک نژاد خاص یا حتی یک صنف باشد) از سوی قدرت حاکم سرکوب یا نادیده گرفته می‌شود، انباشته شدن این نارضایتی و خشم ناشی از سرکوب و نادیده گرفته شدن در نقطه‌ای منجر به واکنش شدید و اعتراض فیزیکی در سطح آن جامعه خواهد شد که گستردگی جغرافیایی آن در ابتدا وابسته به جامعه‌ای که شورش کرده است اما می‌تواند به سرعت به نقاط دیگر گسترش یافته و جوامع مجاور و هم‌درد را هم درگیر کند.

مشخصات یک شورش

شورش‌ در واکنش به یک رویداد آغاز می‌شود. معمولا رهبر آشکاری در آغاز ندارد هرچند در برخی موارد یک گروه یا شخص آن را اعلام می‌کند و پیروانش اقدام می‌کنند. هدف مشخصی در ابتدای راه برای شورش وجود ندارد و تنها قصد برهم زدن نظم موجود و جلب توجه و تخلیه خشم اجتماعی را دارد. گستردگی جغرافیایی و اجتماعی آن محدود است، همراه با خشونتی نامحدود است. از نظر زمانی کوتاه مدت است، بدون سازماندهی عمل می‌کند و قابلیت تبدیل به دو نوع دیگر تغییر از بیرون یعنی جنبس و انقلاب را دارد.

این ویژگی‌ها همگی در آغاز راه یک شورش بارز و قابل مشاهده‌اند. یعنی اگر یک رویداد اجتماعی خشونت پرهیز، دارای رهبری و دارای اهدافی آشکار بود یا ناگهانی و بدون پیش‌زمینه آغاز نشد، بی‌شک در تعریف شورش نمی‌گنجند. آنچه در بررسی پدیده‌ی شورش اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد این است که:

نخست، در صورتی که شورش کنترل نشود، به‌سرعت به جغرافیا و گروه‌های اجتماعی دیگر سرایت می‌کند. دوم، در صورتی که ویژگی کوتاه مدت بودن آن از بین برود، قابلیت تبدیل شدن به یک انقلاب را دارد. شورش‌هایی به انقلاب تبدیل شده و ساختار اجتماعی-سیاسی را دچار تغییرات اساسی می‌کنند که به گروه‌های اجتماعی دیگر و گستره‌ی جغرافیایی بزرگتر سرایت می‌کنند و در آنها رهبری شکل می‌گیرد که اهدافی را تعیین کند و به‌صورت خلاصه «سازماندهی پیدا کند». نمونه‌ی این موارد را در انقلاب فرانسه (۱۷۸۹)، انقلاب (استقلال) آمریکا (۱۷۷۵) و حتی انقلاب روسیه (۱۹۱۷) می‌توان دید.

نقاط ضعف و قوت شورش

معمولا در نوشتارهای جامعه‌شناختی و علوم سیاسی از عبارت نقاط ضعف و قوت برای توضیح یک پدیده استفاده نمی‌شود. اما برای اینکه یک مقایسه مناسب و قابل لمس درباره‌ی انواع تغییرات اجتماعی داشته باشیم، بهتر است آنها را با یکدیگر بسنجیم.

نخستین ویژگی بارز یک شورش استفاده از خشونت در آن است. این خشونت از شکستن شیشه‌ها و آتش زدن اشیاء آغاز می‌شود و تا درگیری با سلاح گرم می‌تواند پیش برود. این ویژگی شورش مانند یک تیغ دو لبه عمل می‌کند. از یک سو با تخلیه خشم اجتماعی هم موجب می‌شود که گروه‌های تازه‌ای به آن پیوسته و گستره‌ی اجتماعی شورش را بیشتر کند. مانند آنچه در جریان شورش دی‌ماه ۱۳۹۸ رخ داد که در آن مالباختگان صندوق‌های پس‌انداز سپاه حرکتی را در مشهد آغاز کردند که به سرعت به تمام ایران گسترش یافت و اقشار مختلفی که حتی در این نهاهای مالی عضویت نداشتند نیز به آن پیوستند. همچنین با نشان دادن قدرت به نیروی حاکم می‌تواند موجب ترس و تزلزل در نیروهای فشار طرف مقابل شود.

از سوی دیگر، استفاده از خشونت که می‌تواند به‌سرعت از کنترل خارج شود به طرف مقابل این مجوز را می‌دهد که او هم با حداکثر خشونتی که می‌تواند به مقالبه با آن بپردازد. از آن‌جا که معمولا طرف مقابل یک شورش، حکومت یا نهادی قدرتمند است پس طرف مقابل توانایی بیشتری در استفاده از زور دارد و این منجر به فرسودگی نیروهای درگیر در شورش و شکست آن می‌شود.

نبود رهبر

نداشتن رهبری مشخص نیز دقیقا مانند ویژگی پیشین عمل می‌کند. اگرچه نبود رهبری موجب می‌شود مقابله با شورش برای حاکمیت دشوار شود اما با گذشت زمان، اگر شورش موفق به یافتن یک رهبر و سازماندهی نیروها نشود، امکان تبدیل به یک جنبش یا انقلاب را ندارد و محکوم به شکست خواهد بود. نمونه‌ی این رویداد را در شورش سال ۱۴۰۱ در جریان قتل مهسا امینی شاهد بودیم. بررسی رویدادهای تاریخ معاصر ایران را در نوشتارهای مجزا به تفصیل انجام خواهیم داد.

محدودیت جغرافیایی و اجتماعی نیز یکی از نقاط ضعفی‌ست که اگر شورش نتواند به سرعت بر آن غلبه کند، از حرکت باز می‌ماند. سرکوب و خاموش کردن یک شورش در محدوده‌ی کوچک جغرافیای یا اجتماعی بسیار آسان‌تر از یک شورش گسترده است.

در مجموع شورش‌ها در صورتی‌که خواسته‌ی حداقلی و قابل دسترسی برای حکومت داشته باشند، با وجود سرکوب نیز می‌توانند به خواسته‌های خود دست‌یابند.

تبدیل از شورش به انواع دیگر تغییر

پیش از این نیز شرح داده شد که شورش می‌تواند به انواع دیگر تغییر تبدیل شود. بیشترین احتمال تغییر، از شورش به انقلاب است. انقلاب‌ها در استفاده از خشونت، گستردگی اجتماعی و سریع و برق‌آسا بودن مشابه شورش‌ها هستند و بارزترین تفاوت آنها در رهبری و سازماندهی‌ست. در صورتی که یک شورش موفق شود رهبر مناسب و اهداف برنامه‌ریزی شده برای تغییر بنیادین و سازماندهی نیروها را پیدا کند، به یک انقلاب تبدیل می‌شود که بنیان‌های سیاسی-اجتماعی را یک‌سره تغییر خواهد داد.

تبدیل یک شورش به جنبش کاری پیچیده‌تر است. در یک جنبش اجتماعی خشونت نقشی ندارد. اهداف تعیین شده اگرچه قابل دستیابی هستند اما برنامه‌ریزی و سازماندهی برای رسیدن به آنها بلند مدت خواهد بود. درواقع تبدیل شورش به یک جنبش با فروکش کردن خشم اجتماعی، یافتن رهبری مناسب، تعریف اهداف و روش‌های دستیبای به آنها و در نهایت سازماندهی نیروها امکان‌پذیر است.

 

#شورش #تغییر #رهبر #انقلاب #جنبش #جامعه_باز #جامعه_باز_و_دشمنان_آن
@AposIran