حکمرانی خوب چیست؟, یادداشت

نفت ایران، ملی کردن نادرست و پایان ناگوار

مصدق

نفت ایران، ملی کردن نادرست و پایان ناگوار

بهزاد احمدی نیا

 

به بهانه‌ی سالگرد سقوط دولت مصدق که به غلط دولت ملی شدن نفت شناخته می‌شود، گوشه‌هایی از آنچه در واقعیت این ماجرا گذشت و مقایسه‌ای بین آنچه رقبا انجام دادند را در این نوشتار بررسی می‌کنیم.

محمد مصدق با ریشه‌ی خانوادگی بسیار نزدیک به شاهان قاجار در شرایطی در سیاست ایران پا گرفت که کشور هنوز با پیامدهای اشغال نظامی در جنگ دوم جهانی دست و پنجه نرم می‌کرد. او که از نخستین گام به دنبال بالاترین مقام‌های حکومتی بود، مهمترین منبع درآمدی و اهمیت استراتژیک ایران یعنی نفت را دستاویز مناسبی برای پیشرفت یافت.

چندین دهه از کشف نفت در ایران می‌گذشت و از آنجا که ایرانیان با تکنولوژی و فن استخراج نفت مدرن بیگانه بودند، این مهم در کنترل شرکت‌های خارجی و به‌طور خاص بریتانیا قرار داشت. زمزمه‌های ملی کردن نفت از چندین دهه پیشتر آغاز شده بود و دولت مستقر ایران به هدایت محمدرضا شاه پهلوی پیگیر این موضوع بود اما آنچه در عقلانیت و درایت دیپلماتیک می‌گنجید با اهداف و روش‌های عوامفریبانه در تضاد می‌نمود. الگویی که دولت‌ها در پی مذاکره و اجرا یآن بودند، افزایش سهم در سود و سپس افزایش سهم مالکیت و در نهایت انتقال مالکمیت از طریق خرید سهام بود. حاج علی رزم‌آرا در پی مذاکرات موفقی که داشت توانسته بود سهم ۵۰-۵۰ را در قالب قرارداد گس-گلشائیان به‌دست آورد و چانه‌زنی برای افزایش آن در جریان بود که مصدق در مجلس ائتلافی ملی-مذهبی علیه این اقدامات تشکیل داد.

تقابل مصدق و ائتلاف او علیه مذاکرات دولت تا بدانجا جلو رفت که لایحه مذکور از سوی دولت پس گرفته شد و به فاصله چند هفته رئیس‌الوزراء در مسجد ترور شد. با توقف پروژه ملی کردن دیپلماتیک نفت، مصدق قانونی را به تصویب رساند که طی آن قاتل نخست‌وزیر عفو و سپس خلع ید شرکت‌های خارجی در ایران اجبرای شد. این قانون بدان معنا بود که شرکت‌ها می‌بایست تجهیزات و سرمایه‌گذاری‌های خود را رها کرده به طرف ایرانی بسپارند و خاک ایران را ترک کنند. رزم آرا و دیگر سیاستمداران منطقی بارها درباره‌ی چنین اقدامی هشدار داده بودند. آنها به درستی می‌گفتند که ملی کردن یکباره و خلع ید به دلیل اینکه ایران تکنولوژی و نیروی کار متخصص در حوزه نفت را ندارد، نه تنها به سود منافع ملی نیست بلکه کشور را با بحران درآمدی نیز روبرو می‌سازد.

۵ دهه پس از این اقدام، خاطراتی که از مکی، بازرگان، یدالله سحابی و عزت الله سحابی منتشر شد، در کنار آنچه بر سر اقتصاد و نفت ایران طی تمام سالهای پس از ۱۳۲۹ آمد نشان داد که آنها درست می‌گفتند. این در حالی‌ست که رقبای منطقه‌ای ما مانند عربستان و امارت سال‌ها پس از این اقدام ایران، از روشی که رزم‌آرا دنبال می‌کرد بهره گرفتند و بدون هیچ تنش بین‌المللی توانستند طی چند سال به ملی شدن نفت دست یافته و همزمان از تکنولوژی روز دنیا بهره‌مند شوند.

مصدق کمیته خلع ید را تشکیل داد و بر مسند نخست‌وزیری تکیه زد. کمیته تا تابستان ۱۳۳۰ موفق شد تمامی انگلیسی‌ها را از مناطق نفتی حذف کند اما تحریم جهانی و ناتوانی در تولدی کشور را با یک ابر بحران اقتصادی و روابط بین‌المل روبرو کرد. از اواسط سال ۱۳۳۰ دیگر امیدی برای بازگشت خارجی‌ها به نفت ایران وجود نداشت اما دعوای مصدق با حکومت همچنان ادامه یافت. او که نخست وزیر را کافی نمی‌دید طی اقداماتی وزارت جنگ را در اختیار گرفت و در نهایت انتخابات فرمایشی برگزار و حختی دیوان عالی و مجلس را منحل کرد.

شرح ماجرا از اینجا به بعد امروز با کمک اسناد و مدارک و بحثای مفصل رسانه‌ای روشن است اما آنچه نیاز به توضیح دارد این نکته است که وقایع مرداد ۱۳۳۲ که منجر به سرنگونی دولت مصدق شد، دیگر ارتباطی با نفت نداشت. در این زمان ایران به هیچوجه در بازارهای جهانی نقشی ایفا نمی‌کرد و حتی توانی برای ایفای نقش بدون تحریم نیز نداشت. تولید نفت به زیر یک میلیون بشکه رسیده بود، در خارج خریداری وجود نداشت و در داخل از پس تأمین نیاز مصرف داخلی برنمی‌آمد. آنچه در مرداد ۳۲ رخ داد دعوای میان قدرت و قدرت بود. مصرق محاسبات سیاسی اشتباهی را پیاده کرده بود و از سوی دیگر محمل قانونی برای تقابل را فراهم کرده بود اما نمی‌خواست بپذیرد که در این جنگ شکست خورده است.

اقداماتی که مصدق در ملی کردن نفت ایران انجام داد منجر به به این شد که کشور به مدت ۳ سال زیر تحریم شدید بین‌المللی قرار گرفت و منبع اصلی درآمد خود را از دست داد. این درحالی‌ست که پیشبرد پروژه ۵۰-۵۰ و سپس خرید سهم و عقد قرارداد با پیمانکاران خارجی، می‌توانست طی کمتر از یک دهه دستاوردهای بسیار سودآوری را بدون تنش و چالش‌های بین‌المللی به بار آورد. نمونه چنین اقداماتی را در عربستان سعودی، امارات و حتی اندونزی می‌توان یافت. در نوشتار پیشین درباره دستاورد آل سعود در عربستان با آرامکو به تفصیل شرح داده شد که چنین رویه‌ای امروز عربستان را در صدر اهمیت نفتی جهان قرار داده و حال آنکه ایران همچنان ناتوان از تأمین تجهیزات و تخصص لازم برای نفت و گاز خود، با تحریم‌های بین‌المللی دست و پنجه نرم می‌کند.

#ملی_شدن #کودتا #مصدق #نفت

@aposiran