حکمرانی خوب, یادداشت

آرامکو، ملی شدن و خصوصی‌سازی متفاوت

آرامکو

آرامکو، ملی شدن و خصوصی‌سازی متفاوت

بهزاد احمدی نیا

داستان زندگی شرکت ملی نفت عربستان سعودی از ۱۹۳۶ و یکی از استان‌های ایران آغاز شد. بحرین بخشی از جنوب ایران بود که به مدت ۱۵۰ سال در اشغال انگلستان قرار داشت و کمپانی نفتی SoCal انگلستان حتی در این کشور شعبه‌ای با عنوان نفت بحرین تاسیس کرده بود. در سال ۱۹۳۲ این شرکت به دنبال گسترش منابع خود در خاورمیانه بود و قراردادهایی با عربستان و عراق امضا کرد. از سال ۳۲ تا ۳۶ انگلیسی‌ها چندین نقطه از عربستان را حفاری کردند اما با وجود صرف سرمایه کلان، موفق به تولید نفت نشدند. همزمان در ایران چندین دهه بود که نفتی ارزان تولید می‌کردند و در عراق هم به تولید رسیده بودند پس عربستان برای آنها یک باخت محسوب می‌شد. در این زمان سهام و حق امتیاز اکتشاف و تولید نفت را به آمریکایی‌ها سپرده و از عربستان خارج شدند. خروج انگلیس در آن زمان به منزله‌ی شکست تولید نفت در عربستان بود و این فکر که این بیابان بی‌حاصل‌تر از پیش نیز شده، حاکمان را در نگرانی فروبرده بود.

دو سال بعد این نگرانی‌ها تمام شد و چاه شماره ۷ دمام به نفت رسید. از آن روز به بعد کمپانی نفت کالیفرنیا یعنی استاندارد اویل ۱۵۰۰ بشکه در روز از عربستان نفت بیرون می‌کشید و خیلی زود تا اواسط دهه ۱۹۴۰ میلادی بخش‌های زیادی از منطقه‌ی ظهران شاهد به آسمان رفتن دکل‌های نفتی بودند. با توسعه نفت در شبه جزیره، ملک عبدالعزیز به فکر کسب درآمد بیشتر افتاد و با تهدید به ملی‌سازی نفت، توانست سهم برابر از درآمد نفتی دریافت کند یعنی عربستان ۵۰ درصد از سود را به خود اختصاص می‌داد.

ملی‌سازی مرحله‌ای و به دور از عوامفریبی

زمانی که بزرگترین میدان نفتی جهان در آب‌های ساحلی عربستان کشف شد، پادشاهی سعودی گام‌های بیشتری به جلو برداشت و نام شرکت را به آرامکو (در آن زمان مخففی برای شرکت نفت عربستان و آمریکا) تبدیل و دفتر مرکزی آن را به ظهران انتقال داد. در ۱۹۵۷ میدان نفتی غوار که بزرگترین و پر تولید‌ترین میدان نفتی جهان تا به امروز است به مجموعه دارایی‌ها اضافه و مذاکرات دیپلماتیک با طرف آمریکایی برای به‌دست آوردن مالکیت آغاز شد.

سعودی‌ها برخلاف تصور غالب، چندان تأکیدی بر مفاهیم عوامفریبانه مانند وابستگی ملیتی نداشتند و مذاکرات را به‌صورت تجاری با حفظ دوستی پیش بردند. در ابتدای دهه ۱۹۷۰ میلادی آنها ۲۵درصد از سهام شرکت آرامکو را از محل سهم سود خود از فروش نفت، از طرف آمریکایی خریداری کردند. بقیه سهام آرامکو نیز تا پایان همان دهه با پرداخت پول از طرف آمریکایی خریداری شد و در سال ۱۹۸۰ شرکت نفت سعودی با همان مخفف آرامکو اعلام موجودیت کرد. روندی که از هرگونه تحریم و تنش میان نفت عربستان و جهان جلوگیری کرد و زمینه را برای ادامه همکاری‌های استراتژیک و تکنولوژیک در حوزه نفت و گاز با آمریکا فراهم نمود.

در دهه‌ی ۱۹۹۰ آرامکو که هنوز با مدیریت نخبگانی چون زکی یمانی و النعیمی با مشورت دقیق آمریکایی‌ها اداره می‌شد، ده‌ها زیر مجموعه مرتبط و حتی دانشگاه تأسیس کرد و به بزرگترین شرکت نفتی جهان بدل شد؛ امری که دو دهه پیش از آن و با وجود هفت خواهران نفتی، به یک رویا شباهت داشت. مدیریت دولتی با کمک و نقش فعال مشاوران خصوصی در کنار نگاه به منافع ملی و سرمایه‌گذاری درآمدها موجب شد آرامکو در قرن بیست و یکم ارزشمندترین شرکت تاریخ بشر تا به امروز شود.

خصوصی‌سازی جاه‌طلبانه

از سال ۲۰۱۵ که محمد بن سلمان وارد صحنه‌ی نخست قدرت در عربستان شد، رویایی ۵۰۰ میلیارد دلاری به نام نئوم را در سر می‌پروراند. شهری فوق مدرن با تکنولوژی و امکانات و شرایطی که در فیلم‌های آخر الزمانی هالیوود فقط وجود دارد. برای رسیدن به این رویا او به جای اینکه دست در صندوق ذخایر ارزی و بیت المال ببرد، ابتدا به سراغ الیگارش‌ها و میلیاردهای وابسته به خاندان آل‌سعود رفت. بزرگترین آنها را شناسایی و بیش از ۱۰۰ تن را در هتل ریتزکارلتن زندانی کرد و صورت‌حسابی ۱۰۰ میلیارد دلاری جلوی آنها گذاشت. او حتی آنقدر انصاف داشت که برای این باجگیری، اوراق قرضه‌ی ملی را به این میلیاردرها پیشنهاد بدهد. این پروژه کم و بیش با موفقیت همراه شد اگرچه هرگز معلوم نشد که جمعا چه مبلغی به عنوان مالیات، اوراق قرضه، جزیمه فرار مالیاتی و … از آنها دریافت شده است.

مرغ تخم طلای بن سلمان در این رویا، آرامکو بود. او با اعلام یک عرضه عمومی سهام، دستور داد که با فروش ۵ درصد از سهام آرامکو، ۱۰۰ میلیارد دلار کسب درآمد شود تا هزینه‌های دولت سعودی برای نگهداری این شرکت نیز کاهش یابد. در برخورد نخست، شرکت‌های مالی آمریکا و اروپا درباره‌ی ارزش سهام ارامکو به این میزان به شدت تردید داشتند و حتی چندبار انجام کار را به دلیل دسترسی نداشتن به حساب‌ها و حسابرسی‌های آرامکو به تعویق انداختند اما حتی حملات ایران به تاسیسات آرامکو از طریق شبه‌نظامیان حوثی نیز نتوانست رویای بنی‌سلمان برای آرامکو را متوقف کند.

نخستین بلوک از سهام آرامکو با برآورد ارزش ۱۲ میلیارد دلار به سهامدارن خصوصی عرضه شد و در کمال ناباوری بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار پیشنهاد خرید از سراسر دنیا دریافت کرد. وقتی برنامه‌ی ۶۰۰ صفحه‌ای عرضه‌ی ۱/۵ درصد از سهام آرامکو ارائه شد، در آن نوشته شده بود نیم درصد از سهام هر خریداری در شرکت مسدود می‌شود که این نیز تردید شدیدی در موفقیت عرضه اولیه ایجاد کرد. در اواخر سال ۲۰۱۹ این سهام به ارزش تقریبی هر سهم ۸/۵ دلار به بازار عرضه شد و در میان حیرت همگان ۱۱۹ میلیارد دلار یعنی معادل ۴۵۶ درصد کل سهام عرضه شده، پیشنهاد خرید دریافت کرد. این بلوک هم با ثبت رکوردی نزدیک به ۲۶  میلیارد دلار، توانست رکورد ارزش خصوصی‌سازی جهان را که از سال ۲۰۱۴ دراختیار علی‌بابای چین بود بشکند. ارزش سهام آرامکو از آن روز تا بهحال بیش از ۱۰ درصد در بازار افزایش یافته و اکنون این شرکت با ارزش برآوردی نزدیک به ۲ تریلیون دلار، پربهاترین شرکت تاریخ بشر تا امروز به حساب می‌آید.

نگاهی به آنچه در ملی‌سازی و خصوصی‌سازی شرکت نفت عربستان انجام شد به ما اثبات می‌کند که همیشه شعارهای عوامفریبانه مانند «حق مسلم ماست» و رفتارهای بیگانه ستیز مانند آنچه در زمان مصدق انجام شد و مذاکرات ملی‌سازی حکومت را برهم زد، روش‌های درست برای حفظ منافع ملی نیستند و این مدیریت صحیح و به دور از ستیز است که می‌تواند بالاترین منافع ملی را تضمین و تأمین کند.

#خصوصی_سازی #آرامکو #منافع_ملی #مصدق #ملی_شدن #بن_سلمان

@aposiran